اقتصادناب_انتظار میرود رئیسکل جدید درباره ریسکهای پیش روی ارتباطات موثر، تحقیقاتی را انجام داده و آنها را به نحو مطلوب شناخته و برای مدیریت درست آنها برنامه داشته باشد.
به گزارش اقتصادناب محمود فراهانی : رئیسکل جدید صنعت بیمه درنهایت معرفی شد و در جای کسی قرار گرفت که تجربهای نزدیک به دو دهه در صنعت بیمه را در کارنامه خود داشت. از سوی دیگر سلیمانی با وجود اینکه مدیریت در سطوح نهادهایی چون سرمایهگذاری غدیر، ستاد اجرایی امام و تأمین اجتماعی را در کارنامه خود دارد اما در سطح مدیریت در حوزه صنعت بیمه کشور تجربه چندانی را کسب نکرده است. طبیعی است که در چنین شرایطی انتظارات از او نیز متناسب با همین شرایط باشد.
درعینحال با درک شرایط حاکم و کارنامه سلیمانی، صنعت بیمه از ایشان یک سری انتظاراتی دارند که در زیر به شرح این انتظارات خواهم پرداخت.
توجه به روابط بین اجزا و عناصر
در شرایط اقتصاد پررقابت و پرریسک امروز یک مدیر ناچار است قبل از ورود به هر حوزه روابط بین عناصر و اجزا درون آن نظام را بهدرستی شناسایی کند. در چنین صورتی قطع بهیقین میتواند ارزیابی درستی از نیازها و عملکرد اجزا و کلیت سازمان داشته باشد. با توجه به چنین پیش فرضی، روابط بین عناصر در صنعت بیمه در دو بخش روابط عناصر و اجزا در درون خود و روابط با عناصر و اجزا بیرون از آن قابلتقسیم است.
در ترسیم روابط بین بیمه و خارج از آن سه زاویه دید مطرح است؛ روابط حاکمیتی، روابط علمی و روابط کسبوکاری.
در حوزه حاکمیتی قویترین ارتباط بین بیمه مرکزی و نهادهای بالادستی اعم از وزارت اقتصاد، شورای عالی بیمه، سازمان بورس، وزارت بهداشت و درمان، نیروی انتظامی و… جاری است و در سطح کسبوکار این روابط با صنایع مختلف برقرار است.
در داخل صنعت بیمه مهمترین روابط بین بیمه مرکزی، نهادهای بیمهای داخلی و بینالمللی شامل تشکلهای صنفی، بیمههای بینالمللی و شرکتهای بیمه است.
روابط دیگری هم وجود دارد که مربوط به روابط بین بیمه با دانشگاهها و نهادهای علمی و مراکز آموزشگاهی است.
در این میان بیمه مرکزی و در رأس آن رئیسکل بیمه مرکزی مسئولیت اصلی را در مدیریت درست روابط مورد اشاره متناسب با وظایف و فرایندها بر عهده دارد. نکته اساسی آن است که این روابط فینفسه دارای ارزش نیستند بلکه ابزاری هستند تا در سایه مدیریت درست آنها صنعت بیمه پویا و بالنده عمل کند.
انتظارات
انتظار میرود رئیسکل جدید درخصوص هر یک از روابط اشاره شده با در اختیار گرفتن مشاوران کارآمد درک دقیق و روشنی داشته باشد.
انتظار میرود رئیسکل جدید با درک دقیق از روابط و اشخاص بتواند درباره هر یک موضع مشخص و درستی را اتخاذ کرده و برای آینده آنها برنامه تدوین کند.
انتظار میرود رئیسکل جدید درباره ریسکهای پیش روی ارتباطات موثر، تحقیقاتی را انجام داده و آنها را به نحو مطلوب شناخته و برای مدیریت درست آنها برنامه داشته باشد.
در این راستا به نظر میرسد ریسکها به دو دسته تقسیم میشود؛ یک دسته ریسکهای سیستماتیک بوده و امکان تغییر آنها از درون سیستم ممکن نیست اما برخی غیرسیستماتیک هستند. انتظار میرود رئیسکل جدید بهدرستی ریسکهای سیستماتیک را از غیرسیستماتیک در صنعت بیمه تفکیک کرده و برای مدیریت درست ریسکهای غیرسیستماتیک برنامه تدوین کرده و همچنین برای ریسکهای سیستماتیک برنامههای پشتیبان در نظر بگیرد که کمترین صدمه به صنعت بیمه وارد شود.
انتظار میرود رئیسکل جدید بیمه مرکزی بر این نقطه اشراف داشته باشد که روابط بین اجزا و عناصر نظام بیمه در کشور بر هم تأثیر و تأثر دارند. طبعا تدوین یک پلن کلی بهگونهای که روابط روندی همافزا نسبت به هم داشته باشند نکته بسیار کلیدی محسوب میشود.
بالندگی در صنعت بیمه
به دلایل مختلف هماکنون صنعت بیمه ما از بالندگی لازم برخوردار نیست. ریشههای عدم بالندگی بخشی به ریسکهای سیستماتیک برمیگردد که فعلا در حوصله این نوشتار نیست اما بخش دیگر ریشه در ریسکهای غیرسیستماتیک دارد. یکی از ریسکهای غیرسیستماتیک آن است که نظام آموزش (شامل ساختار آموزشی و محتوای دانشی) در صنعت بیمه ما بهخصوص در سطح مدیران بسیار ناکارآمد و کهنه است لذا انتظار میرود رئیسکل جدید در راستای توسعه آموزش روزآمد در سطح روابط کسبوکاری درون صنعت بیمه تلاش بیشتر کنند.
یک ثروت
یک از مواردی که همواره از آن بهعنوان تهدید یاد میشود گستردگی تعداد نمایندگیها در صنعت بیمه است، حالآنکه این شبکه درواقع ثروتی در اختیار صنعت بیمه است.
در کدام صنعت سراغ داریم که ۴۵ هزار نقطه در سراسر کشور در ساختمانها و اشکال مختلف و بدون اینکه هزینهای از عرضهکننده دریافت کنند برای فروش این محصولات خاص تلاش کنند. خوب است به بانکها نگاهی بیندازیم که هزینه شعب و نیروی انسانی اکنون به یکی از معضلات مهم این صنعت تبدیلشده است. بر همین اساس کافی است در مسیر توسعه و تسهیل روابط درونی صنعت، شبکه نمایندگیها بهعنوان یک ثروت عظیم پنداشته و راهبری موثر شود.
در دستهبندی ریسکهای شبکه نمایندگی صنعت بیمه سه عامل بسیار موثر بوده است؛ آموزش، تنوع محصول و راهبری که هر سه این عوامل ریشه در بخش ستادی شرکتهای بیمه دارند. قناعت به بیمه شخص ثالث و حق بیمه نقد آن باعث شده بخش ستادی صنعت بیمه، بیمهگری را حیاطخلوت و مأمنی بدانند که درآمد سهلالوصولی از این طریق عایدشان میشود. درحالیکه چنین نیست و در دنیای پررقابت و پرچالش اقتصادی هیچ کجا امن نیست مگر اینکه از قبل ریسکهای شناسایی شده باشد و برای مدیریت آنها برنامهریزی شده باشد.
در همین راستا، روزآمد کردن دانش مدیران بیمهای بهعنوان یک عنصر کلیدی میتواند به کمک صنعت بیمه بیایید و باعث شود تا سه عنصر تنوع محصول، آموزش و راهبری در شبکه فروش و نمایندگیها زمینه بالندگی صنعت بیمه را فراهم آورد