با افتخار می گویم من یک چپ دستم
در اقلیت بودن هم همیشه چیز خوبی بوده است. یکی از اقلیتهایی که همیشه به علت نامعلومی از اینکه جزو اونا هستم خوشحال بودم , چپ دستها هستند. امروز درگیرو دار بازار داغ سکه و طلا و دلار حدود عصربود متوجه شدم که ۱۳ آگوست روز جهانی من و بقیه چپ دستهاست. همین باعث شد که یاد یک سری مسائل در مورد چپ دست بودن خودم و دیگران بیفتم. در مورد این موضوع سرچ کردم که ببینم تو دنیا در این مورد چه خبره!
یه سری مسائل جالبی در مورد چپ دستها وجود داره. اینکه در بسیاری فرهنگها در گذشته نه چندان دور چپ دستی یک جور مشکل محسوب می شده : در قدیم چپدستی را عیب و علّت میدانستند. زمانی یک مرد ژاپنی حق داشت زن چپدستش را طلاق بدهد. اسکیموها فکر میکردند که چپ دستها جادوگرند. در زبان لاتینی چپ را sinister میگویند که به معنی شوم و نحس و بد یُمن است. در زبان فرانسوی برای دو واژه چپ و ناشی یک کلمه gauche بکار میرود و در زبان آلمانی کلمه linkisch به معنی چپدست و آدم ناجور است.
آدمهای چپ دست معروف زیادی هم تو دنیا هستند. آدمهایی مثل فیدل کاسترو , سیمون بولیوار, گاندی, ارسطو, نیچه و چارلی چاپلین,آنجلی ناجولی هم چپ دست بودند. تازه به این لیست می تونید اسمهایی از مارادونا تا قاتلهای معروف دنیا رو اضافه کنید. یک سایت هم هست که به این روز اختصاص داره. شعارش هم جالبه ” celebrate your Right to be Left-Handed!”
یکی از جذابیتهای چپ دست بودن برای من همیشه حضور در صف بود که شکل حرکت دست من در صف با تمام افراد دیگر حاضر در صف متفاوت بود. همینطور موقع نوشتن سر کلاس درس.
یک گزارش در این مورد دیدم که خوندنش جالبه. آخر این گزارش مصاحبه ای هست با یک دکتر در مورد چپ دستها که اونجا از ناآگهی خانوده ها در مورد این موضوع و این که سعی می کنند رفتار بچه های چپ دستشون رو تغییر بدن صحبت کرده. وقتی که از اطرافیانم پرسیدم دیدم که واقعیت داره به خصوص در زمانهای قبل تر و در مورد دخترها. مادر بزرگ من هم چپ دسته و به علت همین نا آگاهی خانوادش و عقاید خرافی از این که کارهاش رو با دست چپ انجام بده جلوگیری می کردند. و جالب اینه که مادر بزرگ من کارهایی مثل غذا خوردن که در جمع انجام می شد رو با دست راست انجام می ده ولی موقع انجام دادن کارهایی کسی نمی دیده مثل ظرف شستن و آشپزی و … از دست چپش استفاده می کرده و این عادت هنوز هم همراهش هست.
من یک چپ دستم … !
۱۳ آگوست هر سال روز جهانی چپ دستها است ؛ امروز نشستم واز مشکلات خودم وبقیه چپ دست ها نوشتم ویادداشتی ترتیب دادم؛
یکی از آرزوهای ما چپ دستها اینه که یه روز محصولات مخصوص چپ دست ها بسازیم تا به شما ۹۷٪ بگیم که ما چی میکشیم از دست این چاقوهاتون ، این قیچی ها تون ، این دنده ی ماشین ، این دستگیره ی در و پنجره ، این چپ کلیک مسخره تون ، این شماره های کمکی کیبرد که به خودتون حال دادین و گذاشتین زیر دست راستتون ، اون صندلی های تکی تون که باعث می شد ما کتف مون کج بشه ، اون شماره گیرهای قدیمیه تلفن که باید انگشت رو میکردی توش و می چرخوندی ، این کنسرو باز کن هاتون ، این ساعت های مچی که نمیشه با دست چپ کوکش کرد ، اون قلم درشت من دراوردی تون که کلی هم برای خودتون انحناهای خاص خطاطی مخصوص راست دست ها ساختین توش ، اون انبر جوشکاری تون ، اون دکمه ی مسخره دوربین عکاسی که گذاشتینش سمت راست که ما دستمون بلرزه موقع عکس گرفتن ، اون جیب پیراهن مردونتون ، اون در یخچالتون ، اون سازهای موسیقی تون که هر چند با این ساز ها میسازیم و از راست دست ها هنرمند تریم ، اون خط کشتون که شماره هاش میره زیر دست آدم و … !
اما چیزهایی هست که یک راست دست هرگز نمی فهمد. آن هم حس خوشایندی ست که یک چپ دست دارد و این احساساتمونو کمتر می فهمند… !
این آخری را واقعا راست می گم ! چپ دستی از اون معلولیت ها و اقلیت بودن هاست که آدم همیشه سرش را بالا می گیره و می گوید : ” من یک چپ دستم … ! “
با توجه به موقعیت ایران (از لحاظ) فرهنگی و نیز افزون شدن افرادچپ دست با توجه به مواردی که در ذیل اعلام میشود میتوان افراد جامعه را بخصوص افراد جامعه ایران را میتوان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد که آن از قرار زیر میباشد:
الف) افراد راست دست.
ب) افراد چپ دست .
افراد راست دست که معرف حضورتان است و نیازی به توضیحی راجع به آن نیست (زیرا بزرگان دیگری در این باره تحقیق کرده و ارائه دادند)
افراد چپ دست که جامعه آماری آن نسبت به افراد راست دست از تراکم کمتری برخوردار است را مورد مطالعه قرار دادم و باتوجه به مطالعاتم به نتایج فوق دست یافتم که از قرار زیر است:
۱.فردی کنجکاو و فعال.
۲.دوست داشتن رنگ زرد وقرمز.
۳.دیدن مسائل از ابعاد مختلف.
۴.داشتن خال گردن.
۵.به ارث بردن بیشتر صفات از مادر.
۶.بر روی راست خوابیدن.
۷.دارای فشارخون و دمای بدن کمتر.
۸.چپ دست بودن یک غریضه است.
۹.بیشتر سعی در تغییر خود دارند تا تغییر در محیط.
۱۰. معمولاً ریشهای از خلافی در وجودشان است. نه به قول دوست یکی از دوستام : هم تو عرفان می تونن به بالا ها برسن…
هم تو تجارت می تونن خوب کاسبی راه بندازن.
۱۱. از آن چیزهایی عذاب میبینند که قبلاً آنها را میدانستند.
۱۲. آینه وار نویسی (وارون نویسی)
یعنی نوشته مثل این است که جلو آینه گذاشته شده و از روی آینه به آن نگاه میکنید. وهزاران قابلیت دیگر نسبت به راست دست ها…
روزمان مبارک، باشد که رستگارشویم..
خواهم بمیرم تا محبت را به انسا نها بیا موزم .
بمانم تا عدالت را بر افروزم بیفروزم.
خرد را مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم.
به پیش پای فردا های بهتر گل بر افشانم.
چه فردایی چه دنیایی
جهان سر شار از عشق و گل وموسیقی و نور است.