اقتصادناب_به نظر می رسد در گیرو دار رفتن همتی ، مدیران عامل صنعت بیمه نیز برای تغییر به تکاپو افتاده اند ، با رفتن علیرضا ابراهیم پور از بیمه ملت ، سه شرکت بیمه ای با سرپرست اضافه می شوند ضمن اینکه خبر ها از تغییرات در بیمه البرز و تجارت نو نیز حکایت دارند.
به گزارش اقتصادناب،خبر استعفای علیرضا ابراهیم پور از بیمه ملت و انتقال وی به هلدینگ مالی ملت در صبح امروز ، شرکتهای بیمه “بی مدیرعامل” را به سه رسانید.
تغییر و تحولات در صنعت بیمه در حالی شدت گرفته که شنیده های احتمالی از تغییر مدیر عامل البرز و تجارت نو هم خبر می دهند.
با استعفاء جنجالی محمود امرالهی از بیمه رازی و استعفاء پرحاشیه اسماعیل دلفراز از بیمه سرمد ، رفتن علیرضا ابراهیم پور از بیمه ملت سومین تغییر را طی مدت اخیر برای صنعت بیمه رقم زد.
تغییر در این سه شرکت بیمه ای در حالی است که شنیده ها از رفتن رسول تاجدار از بیمه البرز نیز خبر می دهند ، گفته می شود تاجدار مدیر عاملی بیمه رازی را هدف گرفته است ،علاوه براین عباس زادگان مدیر عامل بیمه تجارت نو نیز از مدیرانی است که تغییر وی مطرح شده است.
به نظر می رسد در گیرو دار رفتن همتی ، مدیران عامل صنعت بیمه نیز برای تغییر به تکاپو افتاده اند.
امرالهی در جالی از بیمه رازی خداحافظی کرد که حضور وی به کمتر از یکسال می رسید ، علیرضا ابراهیم پور نیز در شهریور ۹۵ به بیمه ملت پیوست و عمر مدیریتی اسماعیل دلفراز نیز کمتر از دو سال بود.
این تحولات زود هنگام در حالی است که یونس مظلومی ، مدیر عامل پیشین بیمه رازی ، حدود شش سال در این شرکت بیمه ای مدیریت کرد ، مسعود حجاریان ، مدیر عامل پیشین بیمه ملت با رکود ۱۵ سال مدیریت در بیمه ملت سکانداری نمود و علیرضا هادی ، مدیر عامل پیشین بیمه سرمد از ابتدای تاسیس این شرکت نوپای بیمه ای حدود پنج سال مدیریت کرد.
تغییر و تحولات مدیریتی در شرکت بیمه نشان می دهد عمر مدیریت در صنعت بیمه کاهش یافته است و موضوع در جائی جالب تر می شود که معمولا تغییرات مدیریتی با حاشیه همراه شده است.
اما تغییرات مداوم مدیریتی در صنعت بیمه نشان می دهد اختلافات در بدنه سهامداری و هیات مدیره افزایش یافته و این امر عاملی برای عدم ثبات مدیریتی شده است.
کاهش عمر مدیریتی این سوال را ایجاد می کند علت آمدن ها چه بود و علل این رفتن چیست؟
به نظر می رسد شرکتهای بیمه از محل آمد و شدهای مداوم مدیریتی به شدت ضربه پذیر شده اند چرا که اساسا به دلیل فقدان نقشه راه منسجم در شرکتهای بیمه ، هر مدیر عاملی که می آید راهبرد خاص خود را به اجرا در می آورد این تغییر راهبردهای ناگهانی سیستم را دچار شوک کرده ضمن اینکه بدنه میانی مدیریتی و کارشناسی نیز دستخوش ناپایداری می شوند.