اقتصادناب_شهرام شقاقی معتقد است ، جهت هم افزایی واقعی ،شرکتهای ارزیابی خسارت باید سیستمهایشان را به یکدیگر متصل کنند. سامان نگار ایرانیان به عنوان یکی از شرکتهای ارزیابی خسارت اعلام میدارد که حاضر است چنین کاری انجام دهد. شرکتهای ارزیابی خسارت باید برای کاهش تقلبات وبسرویسی ایجاد کنند. ما ارزیابان خسارت میتوانیم با همافزایی راه نفوذ متقلبان را به صنعت بیمه ببندیم؛ ولی آیا بحث رقابت و بیاخلاقیها به ما چنین اجازهای میدهد؟
* لطفاً به اهم فعالیتهای ساماننگار در ۹ ماه گذشته اشاره کنید.
شقاقی: از اواسط سال ۹۶ با شناختی که از بازار، نیاز بیمهگزاران و شرکتهای بیمه پیدا کردیم متوجه شدیم که ارائه خدمات در قالب سیار به تنهایی جذابیتی ندارد؛ به همین دلیل بخش تحقیق و توسعه شرکت ساماننگار برای شکلگیری شرایط بهینه، طرح جدیدی ایجاد کرد.
در این راستا با افزایش ارتباط سامان نگار با شبکه فروش و کارگزاران نیاز مشتریان را شناسایی و طرحهای جدیدی را در قالب بستههای خدماتیِ تکمیلتر به مشتریها ارائه دادیم از جمله خدمات جدید سامان نگار، تعبیه ایستگاههای ثابت در داخل یا مجاورت تعمیرگاههای سالم و مشهور در استانهای بزرگ کشور و شهرستانهای استان تهران جهت سهولت دسترسی زیان دیدگان و تسهیل خدمترسانی است .
در ابتدای سال ۹۷، واحد رسیدگی به شکایات و صدای مشتری ایجاد گردید تا بیمهگزاران بدون نگرانی از انتقال شکایات، انتقادات خود را بیان کنند.
آخرین اقدام شرکت ساماننگار ایرانیان تغییر سیستم نرمافزاری از حالت سنتی است زیرا سامان نگار معتقد است که تسهیل و تعمیق ارائه خدمات با روشهای سنتی پاسخگوی نیاز جامعه نیست.
از دیگر عملکردهای سامان نگار در دوره مورد اشاره آن است که سقف اختیار همکاران را با ایجاد دپارتمان آموزش، افزایش دادهایم به تعبیری هر هفته چه برای آنهایی که جدید وارد این حیطه شدهاند و چه برای قدیمیها آموزشهای منسجم ارائه میگردد پس از دوره آموزشی امتحان گرفته میشود و بعد از امتحانات رتبه آنها افزایش مییابد.
* اهم مشکلات موجود به ویژه در شعبهها چه هستند؟
شقاقی: جذب منابع انسانی مناسب و متخصص دغدغه همه ارزیابان خسارت است. هر ارزیابی ادعا کند که در مجموعه خود متخصصان مشهور و وزینی دارد قاطعانه این نظریه را رد میکنم؛ چون کارشناسان متخصص و متبحر از دهههای قبل در صنعت بیمه حضور داشتند و امروز هم حضور دارند؛ بنابراین امروز در بخش ارزیابی خسارت با کمبود منابع انسانیِ متخصص و باتجربه روبهرو هستیم. نمیگویم ارزیاب خسارت نداریم؛ ولی زمانی این منابع انسانی از صنعت بیمه جدا شدند و نزد ما آمدند که دوره بازنشستگیشان رسیده بود. نباید از این موضوع به سادگی عبور کرد.
صراحتا میگویم که از سال ۸۵ که فعالیت سامان نگار رسما در صنعت بیمه آغاز شد و اکنون به عنوان قدیمیترین شرکت ارزیابی خسارت صنعت بیمه محسوب میشود تا به امروز دغدغه منابع انسانی متخصص را دارم و هزینه بسیاری در حوزه آموزش متقبل شدم تا دانش و تجربهای که در کارشناس متبحر و متخصص صنعت بیمه وجود دارد به نیروی جوان بیتجربه انتقال یابد.
سال ۸۹، تنها پنج درصد نیروهای شرکت ساماننگار ایرانیان در حوزه اتومبیل متبحر و متخصص بودند و ۹۵ درصد آنها جوانان بیتجربه و بیدانش بودند؛ بنابراین یک سیستم پیوسته آموزشی ایجاد کردم و به جرأت میتوانم ادعا کنم که امروز کارشناسان ساماننگار ایرانیان با تجربه ۹ ساله با متخصصان و کارشناسان با تجربه ۲۵ ساله برابری میکنند.
زمانی که کارمان را آغاز کردیم فقط با فقر منابع انسانی مواجه نبودیم؛ بلکه کارشناسان صنعت بیمه نیز نگران ورود ما به دلیل امنیت شغلیشان بودند به نمونهای در اینباره اشاره میکنم؛ سال اول با شرکتی آغاز به کار کردم و کارشناسان آن شرکت بیمه به عنوان ناظر با ما همکاری میکردند و در مقابل آنها کارشناسان جوان سامان نگار که تازه وارد این عرصه شده بودند قرار داشتند آنها تصور میکردند با ورود به پروندههای خسارت و بهانهجویی و ایراد گرفتن میتوانند ورود شرکت ساماننگار ایرانیان را به شرکتی که با آن قرارداد بسته است، بگیرند؛ یعنی نارضایتی از کارشناسان ما را به تصویر میکشیدند تا به هیئت مدیره گزارش دهند؛ ولی من برای جلوگیری از بهانهجویی آنها کارشناسانم را مجبور کردم در بررسی پروندهها مو را از ماست بیرون بکشند. همین موضوع سبب شد تا آنها رفتار حرفهای پیدا کنند؛ یعنی یک جنگ میان کارفرما و پیمانکار برای اثبات وجود تخصص و رضایت شکل گرفت و در نهایت آن شرکت بیمه که آن زمان با من قرارداد داشت منفعت برد.
* شما هم منفعت بردید که نیروهایتان کارکشتهتر شدند.
شقاقی: بله درست است. امروز کارشناس ساماننگار ایرانیان صرفاً کارشناس یک شرکت بیمه نیست؛ بلکه کارشناس ۱۴ شرکت بیمه است؛ اگر کارشناس یک شرکت بیمه روزی ۲۰ خسارت را بررسی میکند؛ کارشناسان ساماننگار ایرانیان روزی ۵۰ خسارت با تنوع و دستورالعملهای مختلف و سلایق بیمهگر را بررسی میکنند؛ بنابراین یک کارشناس ساماننگار ایرانیان رزومه ۱۴ شرکت بیمه را دارد؛ به همین دلیل در ابتدای عرایضم گفتم دغدغه اول من منابع انسانی بود و همچنان هم معتقدم بزرگترین ثروت یک شرکت و نهاد اقتصادی منابع انسانی متبحر و متخصصان است.
* به نظر میرسد خوشبختانه از پس آن برآمدهاید.
شقاقی: هنوز نه. من برای آموزش هیچ وقت نقطه پایان نمیگذارم. هر قدر پیش میرویم متوجه میشوم هیچ نمیدانیم.
* در واقع شما با سرمایهگذاری روی تربیت نیروی انسانی متخصص، توانستید صادرات نیرو داشته باشید.
شقاقی: بله درست است. من نسبت به این شرکت و پدرم مسئولیت اجتماعی دارم پدرم همیشه در حوزه آموزش توصیه میکردند که آموزش به نحو احسن اجرا شود
سیستم آموزشی شرکت ساماننگار ایرانیان به صورت مستمر در حال انجام است و نه تنها از منابع داخلی بلکه از منابع خارجی نیز استفاده میشود ضمن اینکه قبل از هر آموزش با توجه به نظرسنجی شرکتهای بیمه و شکایتهایی که صورت میگیرد، پایش صورت میگیرد. حوزه آموزشی این شرکت صرفاً فنی نیست؛ بلکه روانشناسی و اجتماعی هم هست؛ به تعبیر دیگر روی رفتار، کردار، لباس پوشیدن و بهداشت فردی کارشناسان هم آموزشهای بهینه اجرا میگردد.
از دیگر دغدغههایتان بگویید؟
دغدغه دیگر من سازمانی شدن نیروهاست. متأسفانه امروز در مجموعه ساماننگار ایرانیان با دو نسل همکاری میکنیم؛ نسل سنتی و نسل جدید که حاضر نیستند سیستماتیک فعالیت کنند. این دو نسل در یک شاخصه به نام سازمانی و برند شدن نقطه مشترک ندارند و اداری شدن را کمتر میپذیرند. نیروهای ساماننگار میدانند که این شرکت در اداری بودن سختگیر است.
دغدغه هایتان در ارتباط با صنعت بیمه و شرکتهای بیمه چیست؟
شرکتهای بیمه مانند جزیره عمل میکنند در حالی که فصل مشترکی میان قوانین آنها وجود دارد. معتقدم در شعب شرکتهای بیمه قبل از هر چیزی باید شورای نگهبانی وجود داشته باشد؛ چون هر رئیس شعبه آییننامهها و دستورالعملها را به ظن شخصی خود تفسیر میکند و این تفسیر تا زمانی که درونسازمانی است خود را نشان نمیدهد.
از آنجا شرکت ساماننگار ایرانیان با شعب مختلفِ سراسر کشور همکاری دارد؛ سلایق گوناگونی را میان شعب شرکتهای بیمه میبیند. یک آییننامه در شعبات مختلف به چندین روش گوناگون تفسیر و اجرا میشود به همین دلیل سطح رضایت در شرکتهایی که مجموعه خود را سیستماتیک پایش نمیکنند، متفاوت است.
یک قانون باید در چهل شعبه به یک شکل اجرا شود؛ در غیر این صورت محصولات متفاوتی استخراج میشود و ما را سردرگم میکند؛ به تعبیر دیگر ما یک آییننامه داریم که باید در تمام نقاط کشور به صورت یکسان اجرا شود؛ ولی شعب مختلف با توجه به سلایق مشتری عمل میکنند. ما نباید از یک قانون تفسیرهای گوناگونی داشته باشیم ممکن است روش گوناگونی برای رسیدن و اجرای یک قانون داشته باشیم؛ ولی نباید تفسیرهای متفاوتی داشته باشیم.
دغدغه دیگر من این است که ما هنوز به عنوان جامعهای از صنعت بیمه شناخته نشدهایم بعضی از شعب به این خدمات اعتقاد دارند و به شدت آن را پایش و نظارت میکنند و نظارت و پایش برای شرکتهای ارزیابی که میخواهند توسعه پیدا کنند بسیار خوب است؛ اما برخی شرکتهای بیمه نیز هنوز به این اعتقاد نرسیدهاند.
این در حالی است که ما در شرکت ساماننگار ایرانی به پایش اعتقاد داریم ،از مشکلات فرار نمیکنیم و سعی میکنیم جسارت این را داشته باشیم که اشتباهمان را بپذیریم و در پی جبران آن باشیم. از خطاهای خود نمیترسیم؛ ولی از تکرار آنها میترسیم.
.
* بحث ضرورت استقلال ارزیاب خسارت و لزوم ورود شرکت بیمه به فعالیتهای برونسپاری را قبلاً مطرح کردهاید و این نیز یکی از دغدغههای جامعه ارزیاب خسارت است.
شقاقی: شاید همکاران من در انجمن یا ارزیابان خسارت از جملهای که میخواهم، بگویم ناراحت شوند؛ ولی معتقدم باید با واقعیتها روبهرو شد. جامعه ارزیاب خسارت اگر میخواهد در مجموعه صنعت بیمه فعال شود باید مانند بیمهگر اعتمادسازی کند با شعار نمیتوان خدمات ارائه کرد باید اعتمادسازی صورت گیرد.
متأسفانه جامعه ارزیابان خسارت، طلبکار، وارد صنعت بیمه شدند و این خیلی بد است. باید صبر داشت. لازمه اعتمادسازی، صبوری است. شرکت ساماننگار، هشت سال صبر کرد تا شناخته شد با اینکه پدر مرحومم آقای مهندس شقاقی برای صنعت بیمه شناختهشده بود و من نیز ۲۴ الی ۲۵ سال در صنعت بیمه فعالیت دارم؛ ولی شرکت ساماننگار هشت سال طول کشید تا اعتماد سازی کند. واقعیت دیگر اینکه تعداد ارزیابان خسارت برای پوشش تمامی صنعت بیمه کافی نیست. ظرفیتها و ابزارهای ما محدود است.
ما مدعی هستیم که ۱۴ شرکت را تحت پوشش داریم؛ ولی باید بگویم که این ۱۴ شرکت با صددرصد ظرفیت سراغ ما نیامدند؛ منابع انسانی واقعی در صنعت کارشناسی خسارت در خود صنعت بیمه هستند و هنوز به این سمت کوچ نکردهاند.
دغدغه دیگر من دغدغه مالی است. کشور ما شعار هزینه حفاظت از محیط زیست و یوزپلنگ ایرانی را میدهد؛ ولی حاضر نیست از شرکتهایی که کارآفرینی میکنند و جوانان را آموزش میدهند حمایت کند.
* شما موفق شدید تندیس زرین کارآفرین مسئولیتپذیر را دریافت کنید این تندیس نشان دهنده ارتقاء شاخص اشتغالزایی و کارآفرینی در سامان نگار ایرانیان است با توجه به اینکه صنعت بیمه نیز مدعی است که صنعتی کارآفرین است. لطفاً در این مورد توضیحاتی بفرمایید.
شقاقی: در ابتدا باید عرض کنم این موفقیت صرفاً به نام من نیست و ترجیح میدادم نام شرکت ساماننگار را بیاورند. از طرفی این موفقیت صرفاً متعلق به شخص شقاقی یا شرکت ساماننگار هم نیست؛ بلکه متعلق به کل جامعه صنعت بیمه است که به ارزیابان خسارت اعتماد کردند ولی در نهایت تندیس گرفتن مهم نیست شرکتهای بسیاری با پرداخت مبلغی از این تندیسها گرفتند. تندیسهای پولی، زیاد هستند مهم عمل گرائی است.
معتقدم مهمتر از این تندیس، فرهنگ حمایت است. از صنعت بیمه انتظار دارم که فرهنگ حمایتی خود را تقویت کنند و شرکت بیمهای که با ارزیاب خسارت قرارداد میبندد ارزیاب را هم مانند پرسنل خود ببیند و حقالزحمه را در زمان مقرر پرداخت کند تا نیروهایی که کارآفرینی کرده حمایت مالی و سلامتشان حفظ شود
در خصوص نهاد ناظر چه انتظاراتی دارید؟
نهاد ناظر باید نسبت به صنعت بیمه فرهنگ حمایتی داشته باشد تا سازمان مالیاتی، بانکها، سازمان تأمین اجتماعی و … نیز به نگاه حمایتی به کارآفرین بنگرند. ما نیازی به این تندیسها و تشویقها و کفزدنها نداریم. من نیاز دارم که یک شب با خیال آسوده سر به بالین بگذارم و مطمئن باشم که امنیت پرسنلم تا دو سال آینده تأمین است. من کسب و کاری ایجاد کردهام؛ اما امنیتی برای فردای خود ندارم؛ البته نمیتوان انتظار داشت که این قضایا به این زودیها درست شوند؛ چرا که در ۴۰ سال اخیر شعارهای بسیاری داده شده و دردها را گفتهایم؛ ولی فکر نمیکنم همتی برای از بین بردن دردها وجود داشته باشد.
* لطفاً به برنامههای راهبردی آیندهتان اشاره کنید.
شقاقی: سازمانها جبری دارند که برنامهریزیشان روی کاغذ اجرا میشود؛ ولی محقق نمیشود و این با شرایط اقتصاد کلان کشور بسیار در ارتباط است.
بدون شک فشاری که ما متحمل میشویم شرکتهای بیمه نیز متحمل میشوند؛ وقتی پرتفوی شرکت بیمهای پایین میآید قطعاً من نیز تحت تأثیر خسارت قرار میگیرم؛ بنابراین برنامه ریزی برای یک نهاد اقتصادی باید مبتنی بر واقعیات اقتصاد کلان و بازار باشد.
اما مهمترین استراتژی من در ساماننگار در سال آینده تغییر است. یکی از برنامههای شرکت ساماننگار ایرانیان پیادهسازی نرمافزار جدید است . این نرمافزار تلفیقی از الگوهای مختلف نرمافزاریِ اجرا شده است تا ضعفهای فعلیمان را برطرف کند. این نرمافزار تا ۵۰ درصد دغدغه صنعت بیمه را نسبت به فرآیندهای خسارت برطرف میکند.
* وجه مشخصه این نرم افزار چیست؟
شقاقی: نرم افزارهای موجود در صنعت بیمه تاکنون به مقوله خسارت با هدف ارائه خدمت به بیمهگزار ورود پیدا نکردهاند به طوری که یک شهروند نیازهای خود از اعلام حادثه، ارسال مدارک، پیگیری پرونده خسارت، آموزش ، مشاوره و … را با یک نرم افزار بتواند مرتفع سازد.
در نرمافزاری که اشاره کردم فراتر از ارزیابی خسارت حرکت میکنیم. به وسیله این نرمافزار هنگام نیاز به بیمهنامه فارغ از اینکه از کدام شرکت بیمه خریداری میشود در خدمت بیمهگزار هستیم؛ مثلاً شما اتومبیلی دارید و میخواهد بیمهنامه صادر کنید کافی است مشخصات آن را وارد نرمافزار مورد نظر کنید و برای قیمتگذاری، سابقه تعمیرات انجامشده ، کیلومتر مصرفی و … سوابق بیمهنامه خود را وارد کنید و به راحتی مشاوره بگیرید که اتومبیلتان را با چه میزان سرمایه بیمه کنید از طرفی به شما میگوید که چه خطراتی را پوشش میدهد. با برنامهریزیهای انجام شده این نرمافزار در اردیبهشتماه رونمایی میشود.
* رئیس کل بیمه مرکزی در همایش اخیر بیان کردند که شرکتهای ارزیابی خسارت سعی کنند تعداد شعب خود را در شهرستانها و استانها افزایش دهند. نظرتان در این باره چیست؟
شقاقی: جناب رئیس کل فرمایش متینی دارند؛ معتقدم اگر ارزیابان حقیقی میخواهند اعتمادسازی کنند باید در قالب نهادهای حقوقی وارد صنعت بیمه شوند.
به نظرم اگر نهادهای حقوقی در شهرستانها رشد کنند ما هم به عنوان ارزیابان خسارت همافزایی ایجاد میکنیم و به جای اینکه خودمان در آنجا شعبه بزنیم و هزینههای ارزیابی خسارت را برای بیمهگرمان بالا ببریم با همافزایی با ارزیابان خسارت در کل کشور خدمات را توسعه میدهیم. لازم نیست یک شرکت برای یک مجموعه در تمام کشور فعالیت داشته باشد؛ چون در این صورت تفاوتی با شرکت بیمه نخواهیم داشت و این توسعه، توسعه پایداری نخواهد بود، معتقدم شرکتهای مختلف ارزیابی خسارت میتوانند با مشارکت و همافزایی سهم جامعه ارزیاب را در استانهای مختلف افزایش دهند.
* رئیس کل بیمه مرکزی بیان کردند که بهتر است با توجه به تحریمها ارزیابان خسارت به مقوله ارزیابی خسارتِ بینالمللی هم وارد شوند. به نظرتان ورود به این مقوله حائز وجود چه بسترهایی است؟
شقاقی: شرکت ساماننگار ایرانیان این سعادت و افتخار را داشت که توسط شرکت بیمه سامان به جامعه بینالمللی معرفی شود. آقای مهندس ضرابیه این مجموعه را به شرکت مونیخری معرفی کرد .در این راستا در این زمینه تجربههای مطلوبی کسب شد.
ما در ایران قبل از تحریمها و از دهههای قبل شرکتهایی داشتیم که نمایندگیهایی را از شرکتهای بینالمللی داشتند؛ از جمله شرکت «IGS» و یا شرکت «محکسنجش» که مدیریت آن را پدرم بر عهده داشت و سالها نماینده کانینگهام بود که متأسفانه بعد از یک سری اتفاقات سیاسی بینالمللی نمایندگی این شرکت از ایران به شرکت دیگری انتقال داده شد.
بنابراین تجربه این کار از دهههای قبل وجود داشت؛ اخیراً نیز بعد از بازدید شرکت مونیخری یکی از شرکتهای ارزیابی خسارت بینالمللی با ساماننگار مرتبط شد اما ما در انتهای مذاکرات و امضای توافقنامه بودیم که وارد تحریمهای اخیر شدیم؛اگرچه این موضوع ما را به توقف وانداشت ما هنوز در حال مذاکره با چند شرکت دیگر که تحریمها چندان برایشان حائز اهمیت نیست و امکان پاسخ به ایمیلهای ما را دارند، هستیم.
باید عنوان کنم آقای دکتر سلیمانی باید ابزار و امکانات را برای شرکتهای ارزیابی خسارت ایجاد کنند تا ما بتوانیم خارج از روادیدها وارد ارزیابی شویم و به شدت معتقدم شرکتهای بیمهگر باید دانش فنی ما را ممیزی کنند و ببیند ارزیابان خسارت ایرانی با ارزیابان بینالمللی در دانش و تجربه تفاوتی ندارند؛ اتفاقاً ایران به دلیل شرایط جنگ و تحریمها تجربه بیشتری دارد.
ضمنا ارزیابان خسارت ایران روی پروژههایی با ریسک بالا کار میکنند؛ ولی ارزیابان خارجی این دغدغه را ندارند؛ چون با یک تکنولوژی ایمن روبهرو هستند که فقط حوادث ناگوار طبیعی میتواند آنها را دچار ریسک کند.
* برخی مدیران بیمهای معتقدند رقابتهای نه چندان مطلوبی در جامعه ارزیاب خسارت وجود دارد و اینکه همافزایی و اشتراک منافع کمتری در میان ارزیابان دیده میشود. میخواهم بدانم خودتان چقدر به این موضوع اعتقاد دارید.
شقاقی: من صددرصد موافقم. ارزیابان خسارت به یک بیماری دچار شدهاند. این بیماری در میان نمایندگان و کارگزاران نیز شایع بود؛ ولی سرعت رشد این بیماری در میان ارزیابان خسارت بسیار زیاد است ما وارد شرکتی شدهایم و اعتمادسازی کردهایم و در حال فعالیت هستیم و خدمات ارائه میکنیم؛ اما شرکت دیگری در همان نقطه که خدمات ارائه میدهیم وارد عرضه خدمات میشود در اینجا شرکت بیمه ضرر میکند؛ چون اگر کیکی که یک نفر را سیر نمیکند به دو نفر بدهید آن دو نفر هم سیر نمیشوند و مجبور هستند برای تأمین هزینهشان به خطا بروند؛ البته گاهی یکی وارد خطا نمیشود و سعی میکند با روشهای دیگری آن را جبران کند؛ اما باز هم در بدنه او نقیصه وجود دارد.
ارزیاب خسارت باید بیندیشد و بسته جدیدی طراحی کند. چرا باید سه کارخانه تولید پراید ایجاد کنیم؟ بهتر است یک کارخانه پراید داشته باشیم و دیگری بیندیشد که این پراید چه چیزی کم دارد و پراید با امکانات جدیدتری ایجاد کند.
امروز ۴۰ شرکت ارزیاب خسارت حقوقی در حال فعالیت هستند؛ اما کدام یک از آنها نوآوری دارند.
* راهکار شما برای همافزایی چیست؟
شقاقی: هیچ شرکت ارزیاب خسارتی نمیتواند چنین ادعایی کند که لشکری از نیروهای متخصص دارد. شرکت ساماننگار ایرانیان تعدادی نیرو دارد که برخی از آنها برای چند شرکت ارزیابی خسارت دیگر هم فعالیت میکنند و علت اینکه مقابل آنها نمیایستم؛ چون میدانم؛ اگر با کار کردن درآمد کارشناسانم افزایش یابد وارد مسائل حاشیهای و فساد نمیشوند من در واقع بدون مذاکره با شرکتهای دیگر همافزایی کردم.
وقتی من از سلامت کارشناسانم مطلع هستم و همه شرکتها میتوانند از این کیک استفاده کنند؛ چرا اجازه ندهم؟ معتقدم باید اعتمادسازی صورت گیرد. سالهاست که این همافزایی را اجرا کردهام؛ ولی آیا همکارانم نیز اجرا کردهاند؟ نه.
از دیگر هم افزایی های سامان نگار با جامعه ارزیاب خسارت و صنعت بیمه، نرمافزاری تولیدی ساماننگار ایرانیان است که به شرکتها قدرت تحلیل میدهد.
شرکت ساماننگار ایرانیان در حال حاضر نرمافزاری دارد که ۱۴ شرکت بیمه از آن استفاده میکنند و هر خسارت تقلبی در ۱۴ شرکت به ساماننگار ایرانیان مراجعه کند، بلاک میشود. آیا با این نرمافزار بستری برای جلوگیری از فساد ایجاد نشده است؟
معتقدم جهت هم افزایی واقعی ،شرکتهای ارزیابی خسارت باید سیستمهایشان را به یکدیگر متصل کنند. سامان نگار ایرانیان به عنوان یکی از شرکتهای ارزیابی خسارت اعلام میدارد که حاضر است چنین کاری انجام دهد. شرکتهای ارزیابی خسارت باید برای کاهش تقلبات وبسرویسی ایجاد کنند. ما ارزیابان خسارت میتوانیم با همافزایی راه نفوذ متقلبان را به صنعت بیمه ببندیم؛ ولی آیا بحث رقابت و بیاخلاقیها به ما چنین اجازهای میدهد؟
* به نظرتان تشکلهای صنفی چقدر میتوانند در این حوزه مؤثر باشند؟
شقاقی: معتقدم انجمنهای صنفی لازمه نفس کشیدن کسب و کار هستند؛ البته این نهادها ضعف و قوت دارند. یک نهاد صنفی زمانی میتواند خواستهها و انتظارات صنف خود را برآورده کند که در درجه اول توسط اعضای آن صنف حمایت شود؛ اگر میخواهیم انجمن ارزیابان خسارت حرفهای صنعت بیمه انتظارات ارزیابان حقیقی و حقوقی را برآورده کند باید آن را در این حوزه حمایت کنیم؛ البته حمایت همیشه مالی نیست؛ بلکه معنوی هم هست، حمایت، زبانی هم هست، حمایت، پشت تصمیمات انجمن قرار گرفتن هم هست. مثالی میزنم؛ انجمن ارزیابان خسارت حرفهای این بار با هیئت مدیرهای کار را آغاز کرد که درد ارزیابان خسارت حقوقی و حقیقی را میشناسند؛ اما عده قلیلی از ارزیابان خسارت برای این هیئت مدیره حاشیه ایجاد و آنها را سرخورده کردند. من در این دوره انجمن افتخار خدمتگزاری داشتم و سعی کردم با تیم انجمن، دغدغههایی را که میشناختیم و تا آنجایی که در توانمان بود برطرف کنیم اما به صراحت میگویم که این دوره مجمع از هیئت مدیره انجمن به دلیل برخی حواشی خارج خواهم شد.
از شکایات ارزیابان حقیقی این است که چند شرکت ارزیاب حقوقی در استانها شعبه ایجاد کردهاند. اولاً من جای دوستان باشم خوشحال میشود؛ چون ما پیشقراولان تبلیغ شما در استان خودتان هستیم.
به مثالی اشاره کنم؛ وقتی در یک استان، یک شرکت ارزیابی خسارت حقوقی وجود دارد که با ما همزبان و همهدف است؛ دیگر لزومی ندارد شرکت ساماننگار در آنجا تشکیلات راهاندازی کند. من اینجا قرارداد میبندم و با آن شرکت به اشتراک میگذارم و درآمد میان من و او تقسیم میشود؛این یعنی هم افزائی ولی اقلیت حقیقی در برخی استانها حقوقیها را به سوءاستفاده متهم میکنند.
البته در اینجا باید از بسیاری از ارزیابان حقیقی تشکر کنم که ما را تشویق میکنند .
* راهکار تعرفه گذاری در حوزه ارزیابی خسارت چیست؟
شقاقی: تعرفه ارزیابی خسارت، تابعی از حق بیمههای دریافتی است. سوال این است که آیا تعرفه مثلا نظام مهندسی یا تعرفه کارشناسان رسمی دادگستری میتواند بر ما حاکم باشد؟ شاید تلفیق یا تعدیلی از همه اینها باشد، ولی با چه خطکشی؟ ای کاش همه ارزیابان خسارت بدون حب و بغض و حسادت و غرضورزی کنار یکدیگر بنشینند و هزینه تمامشده یک کار اجرایی را مشخص و آن را در نهاد ناظر مصوب کنند.
امروز نرخ مصوب ارزیابی خسارت اتومبیل توسط شورای عالی بیمه طبق ماده ۳۹ قانون ثالث ۱۰۰ هزار تومان است؛ اما شرکتهای بیمه تفاسیر دیگری دارند و میگویند؛ این نرخ برای بیمهگزار مصوب شده است نه برای شرکتهای بیمه، در حالی که ارزیابان خسارت برای بیمهگزار اعلام خسارت، تشکیل پرونده، کار کارشناسی، برآورد خسارت، تولید گزارش میکنند و در اختیار بیمهگزار قرار میدهند تا به شرکت بیمه برود و خسارت را دریافت کند. حال برای بیمهگر اعلام خسارت میکنند، چندین پیامک، سیستم اینترنتی و نرمافزار استفاده میکنند، ماشین و سیار انجام میدهند؛ به تعبیر دیگر دو برابر آنچه برای بیمهگزار طبق ماده ۳۹ انجام میدهند برای بیمهگر انجام میدهند؛ ولی نرخشان کمتر از ماده ۳۹ است؛ چون نهاد قانونگذار با شرکتهای ارزیابی خسارت غریب است.
اخیراً بیمه مرکزی در بعضی از مسائل از ارزیابان خسارت مشاوره میگیرد یا ارزیابان خسارت به کمیتههای فنی میروند؛ اما در گذشته اینطور نبود. اصلاً از ما نپرسیدند که هزینه تمامشده کار چقدر باید باشد. از ارزیابان خسارت پیشنهاد گرفتند؛ ولی پیشنهادشان را اعمال نکردند.
اگر چه معتقدم؛ باید برای جامعه ارزیابان نرخ مناسب تعیین شود ؛ ولی مدیران شرکتهای بیمه جدیداً روش سنتی و قدیمی را در پیش گرفتهاند و همه چیز را در نرخ خلاصه میکنند در حالی که فقط نرخ مهم نیست و مباحثی همچون خدمات، توسعه پایدار، تعداد کار، تجربه و آموزش نیز مطرح است. در این راستا شرکت ساماننگار ایرانیان با دو کارفرما همکاری نکرد؛ چون متوجه شدیم آنها در بحث آموزش و از دیدگاههای دیگر با ما همخوانی ندارند.
ارزیابان خسارت، دانش فنی خوبی دارند و تکنولوژیهای خوبی را به شرکتهای بیمه اعطا کردهاند. به نظرم شرکتهای بیمه باید به این نتیجه برسند که از ما حمایت کنند و پوست موز زیر پای ارزیابان خسارت نیندازند و بدانند که اگر ارزیابان خسارت رشد کنند هزینههای داخلی آنها کاهش مییابد؛ بنابراین ضرورت دارد که تلاش کنند تا ما را سالم رشد دهند.