منهای صفر
اقتصادناب_آیا اهداف بیمه مرکزی از تشکیل کمیته ارزیابی عملکرد مدیران بیمهای محقق شده است؟آیا نتایج عملیاتی این کمیته در قالب ریتینگ مدیران به معیار و شاخصی برای انتصابات تبدیل شده است؟ یا همچنان رانت و سفارش بر جابجاییها حاکمیت میکند؟ آیا مدیرانی که نمره منفی آنها از مرز هشدار گذشته سلب صلاحیت شدند؟ آیا عملکرد این کمیته توانسته به کاهش ریسک مدیریتی در صنعت بیمه کمک کند؟
در سال ۹۶ و در زمان ریاست عبدالناصر همتی بود که کمیته ارزیابی عملکرد مدیران کلیدی در بیمه مرکزی جهت رصد عملکرد مدیران فعال شد.
فعالیت این کمیته جهت پایش و رصد عملکرد حرفهای و فنی مدیران در دستور کار قرار گرفت، در این راستا هرگونه انحراف از مقررات که توسط اداره کلهای بیمه مرکزی شناسایی و به کمیته گزارش شود، محرز بودن یا نبودن آن مورد بررسی قرار میگیرد، در صورتی که انحراف مدیر کلیدی شرکت بیمه از مقررات مشخص گردد با ذکر امتیاز منفی به فرد ابلاغ و در پرونده مدیریتی وی به عنوان نمره منفی درج می شود، در صورتیکه امتیاز منفی از حد مشخصی بالاتر رود در نهایت منجر به سلب صلاحیت حرفهای مدیر میشود و اگر مجموع امتیازات منفی همه مدیران کلیدی یک شرکت افزایش یابد با شرکت برخورد می شود.
در سال ۱۴۰۱ نیز هیئت عامل بیمه مرکزی «ضوابط تشکیل و فعالیت کمیته ارزیابی عملکرد متصدیان و افراد پیشنهادی جهت تصدی مشاغل کلیدی صنعت بیمه» پیشنهاد اداره کل نظارت بر شرکتهای بیمه و هماهنگی امور استانها و اصلاحی کمیته را تصویب و به شرکتهای بیمه ابلاغ کرد.
امیر صفری دبیر کمیته ارزیابی عملکرد کارکنان صنعت بیمه و مدیرکل نظارت بر شرکتهای بیمه و امور هماهنگی استانها در آن زمان از کاهش سقف نمره منفی مدیران ارشد کلیدی خبر داد و گفت: در ضوابط جدید، سقف نمره منفی جهت تایید صلاحیت حرفهای مدیران ارشد کلیدی از ۳۰ به ۲۰ کاهش یافت.
وی گفت: همچنین امکان حضور فردی که پرونده وی در کمیته مطرح است، برای حضور در جلسه رسیدگی به پرونده جهت دفاع و ارائه توضیحات فراهم شده است.
لازم بذکر است، فعالیتهای این کمیته همواره برای رسانهها نیز جذاب بوده تا جایی که یکی از سوالات محوری رسانهها در نشستهای خبری روسای کل در خصوص تعداد و نام مدیرانی بوده که نمره منفی گرفتهاند که البته این سوال بدون پاسخ مانده و روسا از جواب طفره رفتهاند.
به هر روی نحوه فعالیت این کمیته همواره مورد نقد بوده که از قضا دستهبندی ناقدان نیز در نوع خود جالب است؛ گروهی که مهر نمره منفی در کارنامه آنها نشسته و عملکرد این کمیته را ناعادلانه میدانند و گروهی که کمیته را در مقابل لابیگران ناتوان میدانند و معتقدند زور مدیران لابیگر منفی بگیر بر توان کارشناسی کمیته ارزیابی عملکرد مدیران کلیدی میچربد.
فلسفه ایجاد کمیته ارزیابی عملکرد مدیران کلیدی در بیمه مرکزی
بررسیها نشان میدهد، فلسفه ایجاد کمیته ارزیابی عملکرد مدیران صنعت بیمه، ایجاد مکانیزم ریتینگ مدیران بوده است و اینکه این مکانیزم ابزاری باشد برای اینکه اشخاص حقیقی فعال در صنعت بیمه بدانند، رفتار آنها زیر ذرهبین نهاد ناظر است؛ چرا که گاهی عدم صلاحیت افراد حقیقی میتواند، شهرت یک شرکت را تحت تاثیر قرار دهد.
تجربه ریتینگ و نمرهدهی مدیران در دنیا نیز وجود دارد تا جاییکه در کشورهای پیشرفته علاوه بر شرکتها و نهادهای حقوقی، به افراد حقیقی نیز نمره داده میشود؛ زیرا افراد باید بپذیرند که نمیتوانند از مقررات تخطی کنند، زیرا در نهایت شرکت به عنوان عضو حقوقی هزینهاش را خواهد داد.
به عبارتی شرکتهای رتبهبندی در کشورهای توسعه یافته با اعتبارسنجی و نمرهدهی مدیران تلاش میکنند تا ریسک مدیریتی را کاهش دهند.
بدین ترتیب کمیته ارزیابی عملکرد مدیران میتواند کارنامهای باشد که نمرات مثبت و منفی اهالی صنعت بیمه در آن ذخیره شده و این کارنامه، معیار و خطکشی برای انتصابات خواهد بود. در واقع معیار کسب پستهای مدیریتی میتواند تصمیمات کمیته باشد، نه سلیقه، رانت و سفارش.
زمانیکه این کمیته فعالیت خود را آغاز کرد شرح وظایفی برایش تدوین شد که شاخص اصلی آن مقررات و آییننامههای بیمه مرکزی بود.
در این راستا اگر واحدهای نظارتی بیمه مرکزی گزارشاتی مستند مبنی بر عدم رعایت آییننامهها و تخطی از مقررات دریافت کنند، تذکرات خود را راهی دفتر مدیر مربوطه خواهند کرد و در صورت افزایش این تذکرات در قالب نمره منفی در کارنامه مدیر مینشیند.
رویای رتبهبندی مدیران به ثمر نشست؟
اما آیا اهداف بیمه مرکزی از تشکیل کمیته ارزیابی عملکرد مدیران بیمهای محقق شده است؟
آیا نتایج عملیاتی این کمیته در قالب ریتینگ مدیران به معیار و شاخصی برای انتصابات تبدیل شده است؟ یا همچنان رانت و سفارش بر جابجاییها حاکمیت میکند؟ آیا مدیرانی که نمره منفی آنها از مرز هشدار گذشته سلب صلاحیت شدند؟ آیا عملکرد این کمیته توانسته به کاهش ریسک مدیریتی در صنعت بیمه کمک کند؟
البته در تکمیل این سوالات باید بدین نکته اشاره کرد که اساسا قرار نیست این کمیته اثرات رانت و سفارش را در انتصابات بیمهای کم یا به صفر برساند چرا که رانت و سفارش جزو لاینفک صنایعی است که دولت در آنها نقش قابل توجهی دارد؛ اما حداقل میتواند مهری بر پیشانی مدیرانی باشد که برای منافع شخصی حاضر شدهاند شهرت و برند سازمان متبوع خود را زیر سوال ببرند.
آسیبشناسی کمیته ارزیابی متصدیان صنعت بیمه
برای اینکه بدانیم آیا فلسفه وجودی کمیته ارزیابی عملکرد مدیران بیمه، محقق شده و همچنین بتوانیم به سوالات بالا پاسخ دهیم، آسیبشناسی این کمیته ضرورت دارد.
در آسیبشناسی عملکرد این کمیته یک چالش نمایان میشود و آن رفتار افراطی و تفریطی واحدهای نظارت بیمه مرکزی است که میتواند به اهداف ایجاد این کمیته و شرح وظایف آن لطمه بزند.
همانطور که مشخص است، تصمیمات این کمیته بر حسب مواردی است که ادارات کل بیمه مرکزی به کمیته اعلام میکنند. در صورتیکه گزارش واحدهای نظارتی از تخلف و تخطی مدیر از مقررات و آییننامهها بر اساس شرح وظایف این کمیته نباشد و تحت تاثیر زدوبندها قرار گیرد، انحراف این کمیته آغاز میشود.
دادن نمره منفی برای حذف افراد، همان نقطهای است که بهجای اینکه این کمیته را به ابزار ریتینگ و نمرهدهی تبدیل کند، ابزاری میشود برای زدوبندهای مدیریتی. نقطه مقابل این چالش نیز وجود دارد همان زمانیکه مدیری به دلیل عبور از خط قرمزها که همان قوانین و مقررات است بنابر تصمیم کمیته، حائز نمرات منفی میشود، حتی حدنصاب نمرات منفیاش از مرز هشدار هم گذشته و به مرحله سلب صلاحیت میرسد؛ اما نفوذ وی در ارکان نظارتی و لابیگری با مسئولان کلیدی بیمه مرکزی مانع تصمیم شفاف کمیته میشود.
این در حالی است که این کمیته باید بر اساس شرح وظایف خود عمل کند نه اینکه ابزاری برای فرصتهای ویژه و رانتی شود.
منبع: بیمه داری نوین