اخبار مهماقتصاد و داراییاقتصادیبیمهپول وسرمایهپیشخوان

سه سوال و پنج پیشنهاد درباره اکوسیستم اتکایی

اقتصادناب-رویداد در حوزه بیمه‌گری اتکایی که طی دو ماه شهریور و مهر ۱۴۰۳ در استودیو سخنکده متن برگزار شد، یک کار جمعی با حضور خانواده اتکایی بود و سخنکده متن به عنوان یکی از قطعات پازل در انجام این رویداد تلاش کرد و امیدوار است توانسته باشد به نحو مطلوب به وظیفه خود عمل کند.در این راستا و با هدف طراحی گام‌های آتی چند سوال مطرح است: سوال اول: بعد از برگزاری رویداد آیا می‌خواهیم به یک «بیگ پیکچر» درباره حاکمیت داده و استفاده مناسب از هوش مصنوعی در عرصه اتکایی‌گری دست پیدا کنیم؟ اگر پاسخ مثبت است مسئول طراحی این بیگ پیکچر بر عهده چه شخص یا گروهی است و سپس نحوه توزیع نقش اعضای گروه اهمیت می‌یابد. در این خصوص بهترین سازوکار چیست؟ سوال دوم: از صحبت‌های آقای دکتر اخایی یکی از سخنرانان در ایونت وام می‌گیرم، زیرساخت داده‌ها، پردازشگر و نهایتا پلتفرم سه رکن اساسی و مقدماتی گذار به اتکایی‌گری هوشمند از منظر استفاده از هوش مصنوعی است. فراهم کردن این سه رکن نیازمند برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری جمعی است. چه سازوکار و تشکیلاتی می‌تواند بهتر این مسیر را طی کند و در یک نمودار زمان-هزینه پیدا کند نقطه بهینه کجاست؟ سوال سوم: اگر از منظر چرخه هایپ سایکل گارتنر به بحث هوشمندسازی بیمه‌گری اتکایی بنگریم واقعیت و موقعیت صنعت اتکایی چیست و کجاست تا بتوانیم رشد فناوری در این اکوسیستم را همسو با چرخه هایپ سایکل گارتنر تحلیل کنیم؟

به گزارش اقتصاد ناب دو رویداد در حوزه بیمه گری اتکایی که طی دو ماه شهریور و مهر ۱۴۰۳ در استودیو سخنکده متن برگزار شد، یک کار جمعی با حضور خانواده اتکایی بود و سخنکده متن به عنوان یکی از قطعات پازل در انجام این رویداد تلاش کرد و امیدوار است توانسته باشد به نحو مطلوب به وظیفه خود عمل کند.

در عین حال باید ان نکته را در نظر داشت که رویدادها را باید پی گرفت تا به نتیجه و هدف دلخواه برسند. آنچه در رویداد « حاکمیت داده و هوش مصنوعی در بیمه گری اتکایی» مطرح شد در حقیقت یکی از گام‌های در مسیر است. اینکه اولین گام بوده طبعا نمی توان چنین ادعا کرد اما قطعا آخرین نیست و ضرورت دارد تا درباره طراحی درست گام‌های بعدی تامل و سپس برنامه‌ریزی کرد.

در این راستا و با هدف طراحی گام‌های آتی چند سوال مطرح است:

سوال اول: بعد از برگزاری رویداد آیا می خواهیم به یک «بیگ پیکچر» درباره حاکمیت داده و استفاده مناسب از هوش مصنوعی در عرصه اتکایی گری دست پیدا کنیم؟ اگر پاسخ مثبت است مسئول طراحی این بیگ پیکچر بر عهده چه شخص یا گروهی است و سپس نحوه توزیع نقش اعضای گروه اهمیت می یابد. در این خصوص بهترین سازوکار چیست؟

سوال دوم: از صحبت های آقای دکتر اخایی یکی از سخنرانان در ایونت وام میگیرم: زیرساخت داده ها، پردازشگر و نهایتا پلتفرم سه رکن اساسی و مقدماتی گذار به اتکایی گری هوشمند از منظر استفاده از هوش مصنوعی است. فراهم کردن این سه رکن نیازمند برنامه ریزی و سرمایه گذاری جمعی است چه سازوکار و تشکیلاتی می تواند بهتر این مسیر را طی کند و در یک نمودار زمان-هزینه پیدا کند نقطه بهینه کجاست؟

سوال سوم: اگر از منظر *چرخه هایپ سایکل گارتنر به بحث هوشمندسازی بیمه گری اتکایی بنگیریم واقعیت و موقعیت صنعت اتکایی چیست و کجاست تا بتوانیم رشد فناوری در این اکوسیستم را همسو با چرخه هایپ سایکل گارتنر تحلیل کنیم؟

طبعا مجموعه این روندها نیازمند وجود یک سازوکار تشکیلاتی متفکر و منسجم و تصمیم گیر به گونه ای است که تصمیمات این سازمان مورد قبول بخشهای مختلف صنعت واقع شود.

برای ایجاد این سازوکار تشکیلاتی و همچنین تکمیل کننده قطعات لازم پازل توسعه اتکایی چند پیشنهاد در ادامه آمده است:

پیشنهادها:

۱- وجود یک تشکل صنفی مستقل برای شرکت های اتکایی را ضروری می نماید به گونه ای که بتواند مستقل و چابک از تجارب سازمان نصر و اتاق بازرگانی و به عنوان نماینده واحد صنعت اتکایی با دیگر نهادهای بیرونی اتکایی در خصوص بهره گیری از فناوری های نوین سخن بگوید و زمینه به اشتراک گذاری داشته های بیرون و درون فراهم شود.

۲- وجود کمیسیون و کارگره اتکایی سندیکا به عنوان حلقه های اتصال با بزرگترین تشکل صنفی کارفرمایی بیمه ضروری است اما بسنده کردن به آن می تواند ترمز یا دست کم سرعت گیر بسیاری از اقدمات و ایده هایی باشد که برای توسعه صنعت اتکایی ضروری است.

۳-  شرکت های تخصصی اتکایی خیلی تلاش نکنند که بیمه مرکزی را تحت فشار قراردهند که شرکت هایی بیمه ای به صورت مستقیم اتکایی نپذیرند بلکه اتفاقا در این مقطع هم آوایی کل شرکت هایی که اتکایی می پذیرند نفع شرکت های تخصصی اتکایی است. به جای این فشار:

الف: در مسیر اصلاح مقررات و تقویت نظارت بیمه مرکزی بر شرکت هایی که اتکایی مستقیم می پذیرند باشند که به اندازه توانشان نگهداری ریسک انجام دهند و مقررات را هم رعایت کنند.(در این باره بیمه مرکزی اصلاحات آیین نامه های اتکایی را در دستور کار دارد)

ب: شرکت های تخصصی اتکایی باید ثابت کنند که این توانایی را دارند تا لیدر بازار باشند و در چنین موقعیتی شرکت های پذیرنده مستقیم ریسک یار و همراه راهبر بازار خواهند بود بخصوص در پوشش ریسک های بزرگ این اهمیت بسیار افزون می شود.

۳- طبق آماری که در روز رویداد، آقای دکتر داورپناه در ارائه خود مطرح کرد، سهم بیمه مرکزی همچنان بالا و هم اکنون حدود ۸۷ درصد از کل کیک اتکایی است. در چشم انداز ۵ ساله این سهم می تواند به ۵۰ درصد و کمتر، کاهش یابد. برای این کار شرکت های اتکایی ضروری است دو عنصر را تقویت کنند:

الف: اطمینان از توانایی: در میان اهالی صنعت بیمه این اطمینان را ایجاد کنند که قادر به پذیرش ریسک های بالاتر و بیشتر هستند. برای ایجاد این اطمینان راهکار طراحی کنند و سرمایه گذاری های خود را فزایش دهند.

ب: چراغ راهنمای ریسک در صنعت بیمه باشند. بدین شکل که هر چه صنعت بیمه در عرصه های مختلف بیمه گری بیشتر وارد شود طبعا بازار اتکایی هم به همان نسبت گسترش می یابد اما مسئله این است که شرکت های بیمه نیاز به آنالیز داده دارند. برای مثال حوزه سایبری با اینکه عرصه بزرگی است اما از منظر بیمه مغفول است و خیلی از رشته های دیگر، اتکایی ها باید با ایجاد مرکز یا نهاد مطالعاتی، از منظر واقعیت و موقعیت ریسک ها در عرصه های مختلف بازار به شرکت های بیمه خوراک لازم را در تحلیل چگونگی ورود به عرصه های جدید را بدهند. به تعبیر دیگر شرکت های اتکایی باید از نظر تولید و توزیع و تشریح دانش هم راهبری بازار بیمه را به عهده گیرند.

۴-  بر هیچ بیمه گر اتکایی پوشیده نیست که پوشش ریسک های بزرگ رقابت پذیر نبوده و عملا راهی جز رفاقت در قالب های مختلف کنسرسیوم و.. نیست. این ضرورت رفاقت کردن‌ها در نهایت و در یک بازه برای مثال و برآوردی، ده ساله، شرکت های اتکایی را به سمتی می‌برد که ترجیح می دهند با هم در قالب یک ساختار واحد بزرگ با توان رقابت بین المللی ادغام شوند(و آن شرکتی که نخواهد با این روند همسو شود خودبخود یا از بازار حذف می شود یا همیشه کوچک باقی خواهد ماند) طبیعتا مدل ادغام می تواند شکل های مختلف باشد از جمله یک شرکت بزرگ که از اکنون نمی شود پیش بینی کرد اما مسئله آن است که چنین روندی ناگزیر خواهد بود. بخصوص بعد از پایان تحریم ها. اما تا آن زمان مسیرهایی هست که عملا شرکت های اتکایی را به یک کلیت واحد رهنمون می سازد از دو طریق ممکن است:

 الف: داشتن یک پلتفرم واحد اتکایی که موجب تجمیع داده ها شده و سرعت ارتقا را سرعت خواهد بخشید. این در حالی است که هم اکنون پلتفرم کانکت مهیای پذیرفتن چنین ماموریتی است.

 ب: داشتن یک تشکل واحد مستقل از سندیکای بیمه گران که پیش از این در بند اول مطرح کردم که باید کلید زده شود.

۵- اما سوال اساسی آن است که باید از کجا شروع کنیم: برای یک شروع کارا و اثربخش: نیاز به یک کارگروه ۵ نفره است که:

الف: در گام اول به عنوان هیات موسس به سمت تشکیل یک تشکل صنفی اتکایی گام بردارد.

ب: تهیه بیگ پیکچر: این کارگروه بر اساس آنچه در رویداد « حاکمیت داده و هوش مصنوعی در بیمه گری اتکایی» که در اواخر شهریور ماه برگزار شد، یک بیگ پیکچر تهیه کند و سپس به تعیین اولویت های اجرایی با تاکید بر توسعه پلتفرم کانکت یا پلتفرم مورد نیاز برای هوشمندسازی بیمه گری اتکایی بپردازد و سپس با سازوکارهای لازم اولویت های مصوب را پیش ببرد و هر ماه به جامعه اتکایی گزارش دهد. برای این کار از تجارب خارج از صنعت هم می توان بهره گرفت.

-به امید روزهای بهتر برای صنعت بیمه اتکایی و ایران

چرخه هایپ سایکل گارتنر یک نمای کلی از چگونگی رشد و تکامل تکنولوژی، در یک دوره زمانی معلوم ارائه می دهد. چرخه هایپ به مشاغل کمک می کند تا در جهت اهداف تجاری خود تلاش کنند. در حین استفاده از این نمودار، نباید یک دید تجویزی داشت، برای نمونه اگر یک فناوری در انتهای چرخه هایپ باشد، به این معنای بد بودن پروژه نیست. درک این نکته مهم است که محصولات، فروشندگان، فناوری های خوب و متوسط همگی چرخه را طی می کنند و هر چه یک فناوری جدید به اوج خود می رسد، امکان دارد فناوری قدیمی به پایین کشیده شود. چرخه هایپ سایکل گارتنر که در تصویر کلی آن را در متن می‌بینیم برای نشان دادن نموداری از مراحل حیات یک فناوری نوظهور مانند بلاکچین و هوش مصنوعی، استفاده می شود که از تولد تا بلوغ و در آخر کاربردی شدن و پذیرش گسترده یک تکنولوژی را بررسی می‌کند.

منبع :بیمه داری نوین

نمایش بیشتر

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا