اقتصادناب_رتبهبندی در شرکتهای بیمه، برای مدیران، برای بیمهگذاران و برای سهامداران و سرمایهگذاران لازم است. اگر رتبهبندی خوبی نداشته باشیم اتفاقی که برای سیستم بانکی ما افتاد، برای شرکت های بیمه هم رخ میدهد.
به گزارش اقتصادناب به نقل از بیمه داری نوین موضوع رتبهبندی در ایران مغفول مانده و حتی مفهوم آن نیز به درستی درک نشده است. اعتباری که به اشخاص داده میشود بستگی به وثیقههای منقول، غیرمنقول و میزان شناختی است که از افراد وجود دارد به همین دلیل است که در کشور با مشکل برگشت سرمایه مواجه هستیم. شرکتها معمولا جهت دستیابی به سه گروهِ مشتریان، سرمایهگذاران و وامدهندهها دست به دامان رتبهبندی میشوند. رتبهبندی اعتباری در شرکتهای بیمه به آن معناست که آیا شرکت میتواند در زمانیکه پایان قرارداد است بازپرداخت تعهداتش را داشته باشد یا خیر. ماهیت رتبهبندی بیمهای با رتبهبندی سایر شرکتها متفاوت است وقتی بیمهگر بخشی از ریسک بیمهگذار را قبول میکند درواقع ریسک مشتری را در خود تجمیع کرده که این مولفههای تاثیرگذار در اعتبارسنجی را تغییر داده و رتبه شرکت را دستخوش تغییر میکند. به منظور واکاوای وضعیت رتبهبندی در صنعت بیمه و آشنایی با چالشها و فرصتهای بالقوه آن نشستی را با حضور دکتر وزیری مشاور ارشد بانک جهانی، کورش طاهرفر مشاور سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، دکتر پیکارجو کارشناس ارشد صنعت بیمه و سرکار خانم سارا حقیقیوند کارشناس ارشد صنعت بیمه تدارک دیدهایم که مشروح آن را با هم میخوانیم.
*رتبهبندی در ایران چه وضعیتی دارد؟
وزیری: در کشور ما جای رتبهبندی شرکتی، بیمهای و رتبهبندی اعتباری اشخاص خالی است. به همین خاطر است که وقتی شخصی درخواست تسهیلات میکند سوالاتی در مورد شغل، درآمد، مقدار املاک و مستغلات پرسیده میشود، یعنی اصلا اعتبار شخص معلوم نیست. اعتباری که به اشخاص داده میشود بستگی به وثیقههای منقول و غیرمنقول و میزان شناخت از آنها دارد به همین دلیل است که مشکل برگشت سرمایه در کشور وجود دارد. در مورد بیمه به دو نوع رتبهبندی نیاز داریم. یکی رتبهبندی بیمهای و دیگری رتبهبندی شرکتی است که باید بین آنها تفکیک قائل شد. در رتبهبندی بیمهای آن نوع رتبهبندی که به شرکت داده میشود نشانگر این است که آیا شرکت بیمه توانایی بازپرداخت تعهدات خود را دارد؟ اما هیچگونه تضمینی وجود ندارد شرکتی که بیمه شده است، شرکت معتبری باشد. به عنوان مثال، وقتی شما در یک شرکت سرمایهگذاری، سرمایه خود را میگذارید، دو نوع تضمین وجود دارد. یکی وجود ضمانت سرمایهای است که شما در شرکت گذاشتهاید که در هیچ جای دنیا چنین تضمینی وجود ندارد. تضمین دوم مربوط به بیمه شرکت سرمایهگذاری است که آیا این شرکت که اوراق قرضه مشتریان را در اختیار دارد، توانایی پرداخت حسابهای جاری، متوسط و درازمدت خود را دارد؟ این دو نکته متفاوت است که خیلیها برداشت اشتباهی از آن دارند. اگر شرکت رتبهبندی شده است دلیل بر آن نیست که سرمایه شما هم رتبهبندی شده باشد. لذا در رتبهبندی بیمهای، هم باید شرکت بیمه از جهت توانایی پرداخت تعهدات پذیرفتهشده خود رتبهبندی شود و هم شرکت بیمهشده توانایی پرداخت هزینههای خود را داشته باشد.
*هر دو این مسائل یعنی شرکت و محصول اهمیت دارد باید به کدام پرداخت؟
وزیری: به هر دو. چون هر دو درهمتنیده و مکمل هم هستند. چراکه اگر شرکت بیمه رتبهبندی شود اما خود شرکت بیمهشده رتبهبندی نشود مشکل به وجود میآید. اگر شرکت یا فردی با رتبه دابلایپلاس (AA+) به شرکت بیمهای که در پرداخت تعهدات خود ناتوان باشد، مراجعه کند باز در تقابل هم خواهند بود. بنابراین شرکتهای بیمه مخصوصا بیمههای اتکایی که یک معامله را بیمه میکنند نیاز است هر دو رتبهبندی ذکر شده صورت گیرد.
*خانم حقیقیوند نظر شما در این رابطه چیست؟
حقیقیوند: کاری که ما برای رتبهبندی شرکتهای بیمه انجام دادیم insurance financial ratios)) نسبتهای مالی بیمهای آنها را ارزیابی کردیم. به عبارتی توانایی ایفای تعهداتشان در زمان پایان قرارداد یا زمان بازخرید بیمهنامه برای بیمهنامههای عمر را مورد بررسی قرار دادیم. به طور عام معنی رتبهبندیهای اعتباری برای شرکتهای بیمه آن است که آیا ما میتوانیم در زمانیکه پایان قرارداد است بازپرداخت تعهداتمان را داشته باشیم یا خیر. شرکتهای رتبهبندی اعتباری این را با اشکال مختلفی اندازهگیری میکنند. اگرچه تمام فرآین رتبهبندی براساس صورتهای مالی نبوده ولی بخش عمده آن براساس دادههای مالی است. در خلال بررسی به کیفیت حاکمیت شرکتی، استقرار نظام ریسک، داشتن برنامهریزی استراتژیک مدون توجه میشود. برداشت من از صحبتهای مطرحشده این است که به بازپرداخت تعهدات رتبه میدهند و آنجایی که ما توانگری مالی شرکتهای بیمه را بررسی میکنیم بهنوعی شاید شق دوم رتبهبندی شرکتهای بیمه یا کفایت سرمایه است که به آن توجه میکنیم.
وزیری: در مورد رتبهبندی بیمه بیشتر باید به نحوه بازپرداختها و مدتزمان تاخیر (delay period) توجه شود. در مورد صورت مالی که بیان شد باید به توانایی نقدینگی و مطالباتی شرکت توجه کرد. اینها روابطی با هم دارند اما اگر به روشهایی که این شرکتها استفاده میکنند نگاه کنید، میزان تفاوت در توجه به عوامل مختلف مشخص میشود. مثلا شرکت اساندپی در رتبهها بیشتر به بازپرداخت توجه میکند درحالیکه ممکن است شرکت ایامبست به وضعیت مالی شرکتها توجه کند.
*در همه این رتبهبندیها بیشتر روی چه شاخصهایی تاکید میشود؟
حقیقیوند: معمولا در متدلوژیهای مختلف پیلارها و عوامل متفاوتی بررسی میشود. مثلا در متدلوژی که شرکت کپیتال اینتلیجنس دارد شش پیلار مورد بررسی قرار میگیرد. انعطاف ترازنامه، حاکمیت شرکتی، سوددهی شرکت بیمه، مدیریت ریسک است. لذا مجموعه یکسری عوامل مالی، غیرمالی و مدیریتی در کنار هم مینشیند و به شما یک دید جامعی از شرکت بیمهای درحال فعالیت میدهد.
*مانند ریسک اعتبار و عملیاتی که در بحث توانگری مالی شرکتهای بیمه بررسی میشود در اینجا هم مورد سنجش قرار میگیرد؟
حقیقی وند: توانگری مالی به این شکل که ما در ایران محاسبه میکنیم نواقص فراوانی دارد. به این صورت که ما ریسکهای عملیاتی را نمیبینیم، همبستگی بین ریسکها را نمیبینیم، پوششهای اتکایی را در نظر نمیگیریم که چه آوردههایی برای شرکتها دارند. کاری که شرکتهای رتبهبندی اعتباری انجام میدهند یک ارزیابی به مراتب جامعتر از این روشی است که ما برای محاسبه توانگری انجام میدهیم.
توانگری مالی به این شکلی که انجام میشود در دل گزارشهای رتبهبندیهای اعتباری قرار میگیرد. در گزارشهای مختلفی که برای شرکتهای بیمه صادر شده است میبینیم مثلا اینطور بیان میکنند که توانگری مالی این شرکت در ایران با مقررات ایران انطباق دارد. اینجا اگر امتیازی هم داده میشود صرفا امتیاز انطباق با مقررات است نه توانگری مالی که محاسبه میشود و قابل ارزیابی براساس توانگری مالی است.
* استقبال از رتبهبندی در دنیا به چه شکلی است؟
طاهرفر: من فکر میکنم بحث رتبهبندی دیگر برای همه الزامآور شده است و نمیتوانیم از آن فرار کنیم. حتی کشورها هم باید رتبهبندی اعتباری داشته باشند. اگر به سازمان بزرگی مانند سازمان همکاری و توسعه اقتصادی که بسیاری از کشورها در آن عضو هستند نگاه کنید، این سازمان هر سال کشورهای دنیا را رتبهبندی میکند و در سال چندین بار هم در این رتبهبندی تجدیدنظر میکند، بنابراین رتبهبندی در بالاترین سطوح وجود دارد و الزامی است و نمیتوان از آن فرار کرد. در بعد شرکتی نیز به همین ترتیب است یعنی وقتی میخواهیم برای یک شرکت توان مالی ایجاد کرده و مدل تامین مالی طراحی کنیم، به رتبهبندی آن شرکت نگاه میکنیم. اصلا خود آن شرکت رتبهبندی دارد یا خیر. علاوه بر آنکه شرکت رتبهبندی میشود ما برای ابزار مالی آن هم به رتبهبندی نیاز داریم. فرض کنید شرکتی رتبهبندی خوبی دارد اما اگر قصد داشته باشد اوراق قرضهای را منتشر میکند، آن اوراق هم مجددا رتبهبندی میشود.
درحال حاضر رتبهبندیهای متعددی وجود دارد. نظام مالی دنیا پر است از رتبهبندیهای مالی مختلف، و به همین خاطر هم هست که شرکتهای تخصصی متعدد رتبهبندی ایجاد شدهاند. سه شرکت خیلی معروف رتبهبندی مودیز، فیچ و اساندپی هستند. اما در کنار این شرکتها تعداد زیادی شرکتهای رتبهبندی دیگر ایجاد شده و این تعداد درحال افزایش است. مثلا ژاپن چند شرکت رتبهبندی اختصاصی دارد، به همین شکل کرهایها و آلمانیها شرکت اعتبارسنجی دارند. ما هم علاقهمند شدیم که چنین شرکتهایی را ایجاد کنیم. قراردادهایی را با شرکتهای رتبهبندی خارجی امضا کردیم که دانش آن را به اینجا بیاورند و ما هم رتبهبندی اختصاصی خودمان را داشته باشیم. در بازار سرمایه یک نهاد خاص به اسم شرکتهای رتبهبندی تشکیل شده یا معرفی شده است. من حداقل دو یا سه شرکت ایرانی را میشناسم که با شرکتهای رتبهبندی خارجی قرارداد همکاری امضا کردهاند. بههرحال این یک ضرورت است و این ضرورت در دنیا به جایی رسیده است که حتی شهرداریها هم درخواست رتبهبندی میکنند. درحال حاضر شهرداریهای شهرهای مهم جهت تامین مالی پروژههای شهری به مبالغ بالایی نیازمندند. تامین مالی این مبالغ باید براساس ابزارهای مالی شکل گیرد، بسیاری از آنها خودشان را رتبهبندی میکنند، بعضیها حتی رتبههای بینالمللی گرفتهاند.
* فرآیند رتبهبندی بر چه عواملی استوار است؟
پیکارجو: بحث رتبهبندی بحث گستردهای است، اگر بخواهیم در مورد روششناسی فرآیند رتبهبندی صحبت کنیم، معیار محاسبه به نوع تصویر و مقصدی که از رتبهبندی میخواهیم داشته باشیم، برمیگردد. به همین دلیل ممکن است متدلوژیهای رتبهبندی در صورت ظاهری شبیه هم باشند اما در منطق با هم تفاوتهای چالشی داشته باشند. برداشت بنده از مباحث صورتگرفته این است که ما یک رتبهبندی بیمهگری داریم و یک رتبهبندی بیمهگذاری. یعنی وقتی شرکت بیمه میخواهد فردی را بیمه کند به رتبه اعتباری آن بیمهگذار نگاه میکند. یک موضوع در رتبهبندی بیمهگذار در شرکتهای بیمه وجود دارد که با رتبهبندی بانکها و سایر کسبوکارها کمی تفاوت دارد. وقتی بیمهگر بخشی از ریسک بیمهگذار را قبول میکند درواقع ریسک او را با خودش میآورد. تجمیع این ریسکها در شرکت رتبه را تغییر میدهد چراکه مولفههای ریسک را تغییر میدهد و پیلارهای ذکر شده را تحت تاثیر خودش قرار میدهد. یک دیدگاه این است که رتبهبندیها را براساس رتبه بیمهگر و بیمهگذارانش انجام دهیم. در اینجا وضعیت برای شرکتهایی که وابسته بوده یا به صورت عملیات تعاونی کار میکنند یا آنهایی که در بیمه زندگی و غیرزندگی فعالیت دارند، خیلی متفاوت میشود. برای همین هم شما در رتبهبندیها، زندگی و غیرزندگی را از هم جدا میکنید.
اما همه اینها در ایران متفاوت هستند چون شرکتهای بیمه در ایران مختلط هستند. شرکتهای بیمه اختصاصی نقش بیبدیلی را بازی میکنند. وقتی وارد اکثر قریب به اتفاق شرکتها بشوید متوجه موضوعی میشوید و آن جایگاه دولت است. مثلا در بخش سهامداری متوجه میشوید که بیشتر شرکتهای ما بهنوعی به دولت متصل میشوند. ما در رتبهبندیها در جهان باید به مقولاتی توجه کنیم که من نام آنها را «زیر رتبهبندی» میگذارم. اینکه رتبهبندی داخلی آنها چیست؟ رتبهبندی منطقهای و رتبهبندی بینالمللیشان به چه صورت است؟ که هرکدام رتبه متفاوتی دارند چراکه در اندیس رتبه سیاسی کشور، منطقه و بینالملل زرد میشود. برای همین هم بحثهای تجمیعی وجود دارد که خود اینها موضوع را متفاوت میکند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که بازار مصرف قصد دارد از کدامیک از این متدلوژیها استفاده کند. برای مثال توانگری مالی و کفایت سرمایه میتواند یکی از مولفههای مهم باشد اما برای کسی که میخواهد به محاسبات ریز متدلوژی وارد شود در بعضی مواقع بحثها و برخوردهای ترکیبی پیش میآید. بعضی مواقع هم نااطمینانیهایی در بخشی از بازار شکل میگیرد که این نااطمینانیها وارد کسبوکار بیمهگذار میشود. برای همین هم وقتی شرکتی بیمه زندگی کار میکند این نااطمینانی منجر به مخدوش شدن بیمه عمر میشود. شرکتهای معروف رتبهبندی با وجود اینکه معروف و حرفهای هستند هر کدام فقط روی یک متدلوژی انگشت گذاشتند. مثلا در زمینه بیمههای زندگی وقتی بحث بازخریدهای بیمه باشد معمولا بیمهنامههایی موردنظر است که بعد از بازخرید باید مبلغی به بیمهگذار پرداخت شود. اما ایفای حد تعهدات به این موضوع برمیگردد که آیا اصلا توان پرداخت خسارت وجود دارد یا خیر؟
لذا مسائل بسیاری وجود دارد که اگر بخواهید به متدلوژیهای مختلف در بازارهای جهانی بپردازید باید به این موارد توجه کنید که بازار مقصد شما چه توانایی دارد که دادههای موردنیاز آن رتبهبندی را فراهم آورد. براساس تحقیقاتی که ما انجام میدهیم شاید متدلوژی واحدی را به عنوان واحد رتبهبندی داشته باشید اما درواقع، این معیار یکسری زیر متدلوژیهایی دارد که هر کدام از آنها مسائل زیادی را دربرمیگیرد.
*از متدلوژیهای موجود و برتر صحبت شد، کمی هم در مورد آسیبهای این متدلوژیها بگویید.
وزیری: یک رتبهبندی خوب در جهان حتما باید یک نوع پیشبینیپذیری (Predictability) داشته باشد. یعنی مهم پیشبینی فرآیند کاری شرکت در آینده و نه وضعیت کنونی شرکتهاست. این پیشبینیپذیری است که مشخص میکند که آیا در رتبهبندی از عوامل درست و مرتبط استفاده شده یا اندازه متناسب با همه (one Size fits all) به کار برده شده است. یعنی شما لباسی را برای یک نفر خریداری میکنید اما اندازه همه است.
در سال ۲۰۰۸ که بحران مالی در آمریکا به وجود آمد خیلی از بانکها توسط اساندپی رتبهبندی شده بودند. منتهی عوامل و شاخصهایی که برای رتبهبندی استفاده شده بود از نظر نوع حسابداری و محاسبات مالی با شرکتهای سایر مناطق متفاوت بود و چون آن رتبهبندی را همه خریده بودند، به یک بحران جهانی مبدل شده بود. به همین خاطر بانک جهانی نگران بود که خیلی از بانکها در آسیای شرقی برخلاف رتبهبندی مثبتی که از اساندپی و مودیز گرفته بودند، درگیر بحرانهای عجیبوغریب بشوند چراکه هیچکدام از این شرکتها یک پیشبینی درست و قابلاتکا را ارائه نمیدادند. یعنی آمارها و تجربه آنها محلی و بومی بود. یکی از ماموریتهای من این بود که به کشورهایی از جمله ویتنام، هنگکنگ، مالزی، لائوس و… سفر کنم و بررسی کنیم که رتبهبندیهایی که توسط اساندپی به این بانکها داده شده است در چه حد پیشبینیپذیری دارد. حدود ۶۵ درصد پیشبینیهایی که استانداردهای بینالمللی را به کار برده بودند، پیشبینیهای غلطی از آب درآمد.
راهکار پیشنهادشده این بود که باید رتبهبندی براساس تجربیات آن ناحیه و کشور حاضر در آن منطقه به وجود آید. لذا من در این مناطق سیستم جدیدی را به وجود آوردم که ما این سیستم را برای ۳۶۰ موسسه مالی که شامل شرکتهای بیمه نیز بود، آزمایش کردیم و نتیجه را به سازمان بانکداری اروپا که واقع در اوکراین است، بردیم و برای بانکداران ارائه دادیم. قابلیت پیشبینی این پژوهش بالای ۹۰ درصد بود.
هدف از گفتن این تجربه آن است که باید توجه داشت اخذ رتبه تریپلای (AAA) از یک شرکت بینالمللی مانند فیچ یا ایامبست به این معنا نیست که شما در وضعیت باثبات و ایمنی قرار دارید. امنیت شما به دو نکته بستگی دارد؛ یکی بحث قدرت پرداخت بیمهنامهها است و دیگری قدرت پرداختهای مربوط به سرمایهگذار است که این دو نوع قدرت پرداخت متفاوت است.
در بیمه و رتبهبندی ۱۰ فرمان وجود دارد. این ۱۰ فرمان عبارتاند از:
- خود شرکت باید رتبهبندی بیمهای داشته باشد.
- راجع به ادعاهایی که علیه شرکت است یک سیاست و استراتژی داشته باشد. (Claim paying ability rating)
- عملکرد موسسه یا اداره در پرداختها چگونه است. (Bureau Rating)
- صنعت بیمه در آن کشور چه نوع عملکردی داشته است. (ETF Rating)
- رتبهبندی اعتباری شرکتها چگونه است. (Corporate Credit Rating)
- آیا نسبت بین مقدار حق بیمهای که دریافت میشود با تعهدات پذیرفتهشده آن متناسب است. (Insurance Premium)
- جنس محصولات بیمهای ارائه شده که به صورت سالیانه، بلندمدت و … تمدید میشود (تاکید برزمان)
- آیا بیمه به شکل ثابت یا به شکل بیمه عمر و سرمایهگذاری متغیر است.
- چطور بیمهگذاران و بیمهنامهها ارزیابی شدهاند. (Assessable Policy)
- کل ارزش بیمه چقدر است. (Total Insurance Value)
زمانی که به سایت سازمان بورس و اوراق بهادار مراجعه کنید قسمتی را با عنوان «فرصت درخواست برای رتبهبندی شرکتها تمدید شد» میبینید. چون تعداد شرکتهایی که درخواست رتبهبندی کرده صلاحیت انجام رتبهبندی را نداشتهاند. نکته بعدی در مورد ماهیت انجام فرآیند رتبهبندی است، برای رتبهبندی یک شرکت ترازنامه مالی و گزارشهای مالی آن شرکت موردنیاز است که در ایران بیشتر ترازنامهها در دسترس نیست یا اینکه لیست دوم (حساب اول، حساب دوم و…) آن است و قابلاتکا نیست. حتی عدهای اصلا به شما صورت مالی نمیدهند. بنابراین وقتی این مدارک و دادهها در دسترس نیست یا شفافیت ندارند و توسط یک حسابرس مستقل حسابرسی نشده است، آیا میتوان به نتایج آن رتبهبندی اعتماد داشت؟ بدیهی است که اگر از بهترین متدولوژی هم استفاده شود نتایج آن موثق نخواهد بود.
کاری که در ایران رایج شده است بستن قرارداد رتبهبندی با شرکتهایی است که اصلا در زمینه رتبهبندی شرکتی فعالیتی ندارند بلکه رتبهبندی فردی انجام میدهند. علاوه بر این کسی در مورد صنعت، رتبهبندی انجام نمیدهد که مشخص شود مثلا صنعت بیمه کشور در چه مرحلهای است؟
*بهتر است که در مورد منطقه و شرکتهایی که در منطقه رتبهسنجی میکنند صحبت کنیم.
حقیقیوند: یکی از اولین کارهایی که در بررسی رتبهبندی اعتباری شرکتهای بیمه در نظر گرفته میشود، بررسی محیط عملیاتی این شرکتها است. به این صورت که ما هر چقدر کارا عمل کنیم، همیشه در فضایی هستیم که مقررات، ساختار اقتصاد و ریسک سیاسی که در کشور وجود دارد به ما تحمیل میشود. بنابراین در ایران برخلاف سایر مناطق، شرکتها از امتیازاتی برخوردار میشوند. مثلا اگر امتیاز محیطهای مساعد از ۲۰ حساب میشود برای شرکتهای ایرانی از ۱۵ حساب میشود.
بنابراین بعضی از آژانسهای رتبهبندی برای رفع این نقص یک رتبهبندی بینالمللی و یک رتبهبندی داخلی اعطا میکنند که رتبهبندی داخلی به شما میگوید که در مجموع محدودیتهای داخلی کشور خودتان، تا چه اندازه خوب عمل میکنید و بهاینترتیب یک حالت مقایسهای بین شرکتهای داخلی را به وجود میآورد.
*در این رابطه به غیر از ایران آیا کشور دیگری را هم مطالعه کردید که چنین نتیجهای داشته باشد؟
حقیقیوند: به عنوان مثال در کشور ما یک شرکت بیمه رتبه بینالمللی بیپلاس (B+) و رتبه ملی ایتو (A۲) میگیرد که این بدین معناست هرچند در مقایسه با محیط بینالمللی خوب عمل نمیکند اما در محیط داخلی عملکرد خوبی دارد.
طاهرفر: بعد از بحران ۲۰۰۸ فشار زیادی به شرکتهای رتبهبندی وارد شد. به خاطر وامهای سابپرایم و اوراق تبعی آن که با مهرهای طلایی شرکتهای رتبهبندی صادر شد و به بازارهای دنیا رفته بود، همه آنها تریپلای (AAA) بودند، لذا بعد از ترکیدگی حباب همه دنیا دچار بحران شد. سوالی که برای همه به وجود آمد این بود که شرکتهای رتبهبندی چه کار میکردند؟ مردم در دنیا به اعتبار آنها سرمایهگذاری کردند. واقعیت این است که شرکتهای رتبهبندی هیچوقت تضمین نمیدهند فقط نظر (OPINION) میدهند. اما باز هم عدهای به این انتقاد داشتند و گفتند این نظر دادن هم سلیقهای است و شما به عنوان شرکت رتبهبندی در مورد شرکتی که نظر میدهید جانبداری میکنید.
من در شرکتهای رتبهبندی در حوزه بیمه فقط یک شرکت را دیدم که پول را از مشتری خود که رتبهبندی میکند، نمیگیرد و از یک منبع دیگری دریافت میکند و آن هم شرکت ویس است. استدلال و دلیلش آن است که به خاطر عدم جانبداری از شرکت و مشتری خود، حقالزحمه را از آن نمیگیرد. اما چه کسی میداند پشتپرده چیست؟ لذا براساس عرف جاری شرکتهای رتبهبندی اصولا مسئولیتی را قبول نمیکنند و فقط نظر میدهند. در عین حال موضوع رتبهبندی آنقدر مهم هست که با وجود ضعفها، در ایران نمیتوانید آن را نادیده گرفت. توجه داشته باشید که هماکنون فقط یک شرکت ایرانی وجود دارد که برای افرادی که می خواهند از سیستم بانکی وام دریافت کنند رتبهبندی محدودی ارائه میکند.
بنابراین با توجه به همه ضعفهایی که وجود دارد اگر ما این رتبهبندیها را نادیده بگیریم ضررهایی را به خود، به سرمایهگذاران و بیمهگذاران وارد میکنیم. رتبهبندی در شرکتهای بیمه، برای مدیران، برای بیمهگذاران و برای سهامداران و سرمایهگذاران لازم است. اگر رتبهبندی خوبی نداشته باشیم اتفاقی که برای سیستم بانکی ما افتاد، برای شرکت های بیمه هم رخ میدهد. در سیستم بانکی خیلیها سپردهگذاری کردند اما مدتها است که دارند تظاهرات و تحصن میکنند که پولهایشان را پس بگیرند. احتمال آن در شرکتهای بیمه نیز وجود دارد.
در کل وجود یک شرکت رتبهبندی که شرکت های بیمه را رتبهبندی کند برای بیمهگذار ضروری است. همانطور که بانکها سپردهها را میگیرند و نمیتوانند به تعهداتشان عمل کنند این مشکل برای شرکتهای بیمه هم میتواند با یک وقفه زمانی رخ دهد.
*سوال اینجاست که آیا با وجود اینکه ما رتبهبندی بینالمللی نداریم میتوانیم در سطح داخلی داشته باشیم؟
طاهرفر: اگر شما بخواهید شرکتهایی را تاسیس کنید که در سطح جهانی دارای رتبهبندی باشند ابتدا حتما باید در سطح کشوری رتبهبندی (Sovereign Ratings) وجود داشته باشد. اگر این را نداشته باشند هرچقدر هم یک شرکت خاص دارای رتبه بهتری باشند باز هم معتبر نخواهند بود، زیرا رتبه مستقل شرکتی بدون رتبه کشوری فاقد ارزش بینالمللی است. وجود (Sovereign Ratings) بهمنظور حضور شرکتهای ما در بازارهای جهانی و تامین مالی و افزایش سرمایه ضروری است. اما هیاتمدیره یک شرکت میتواند برای ارزیابی وضعیت درونی شرکت، به صورت مستقل نسبت به کسب رتبه از موسسات رتبهبندی اقدام کند. مدیران هر شرکت موظفند تا با هر ابزار ممکن وضعیت شرکت خود را بسنجند و جایگاه آن را بهبود بخشند. دنیا عرصه رقابت است، شاید ما درحال حاضر رقابتی فکر نمیکنیم اما واقعیت این است. حتی اگر ما رتبهبندی جهانی هم نداشته باشیم صرفا برای اطلاع مدیرانمان از وضعیت شرکتهایشان این امر مهمی است.
حقیقیوند: رتبهبندی در صنعت بیمه کاربردهای دیگری هم دارد. یک رتبهبندی معتبر میتواند به دلیل ماهیت خاص صنعت بیمه و وجود بیمههای اتکایی به شرکتهای بیمه کمک کند تا بتوانند قبولی اتکایی داشته و شفافتر عمل کنند. یکی از مهمترین کاربردهای گزارشهای رتبهبندی آن است که دیدی بهتر و دقیقتر از درون شرکت به شما میدهد. شما را با توجه به ارکان مختلف بررسی میکند. مواردی همچون پایداری و کیفیت درآمدها را مشخص میکند. ما همیشه نباید براساس دادههای حسابداری تحلیل کنیم خیلی مواقع لازم است تحلیلهای مدیریت مالی را بر دادههای حسابداری ارجحیت داد. اینکه قدرت ترازنامه، پروفایل ریسک (کمدامنه و بلنددامنه) و انعطاف مالی شما چطور است، ابزارهای ریسک شما از چه کیفیتی برخوردار هستند و از لحاظ حاکمیت شرکتی چطور ارزیابی میشوند را به شما ارائه میدهد. ما به هر شرکت بیمهای که مراجعه کنیم سوال اصلی این است که رتبهبندی به چه دردی میخورد؟ به عقیده بنده ما هنوز در صنعت بیمه این ضرورت را نپذیرفتهایم.
*از مزایای رتبهبندی گفتیم کمی هم از معایبش بگوییم.
پیکارجو: رتبهبندی امر متقنی نیست این که یک شرکت تریپلای (AAA) است، بگوییم بیعیبونقص است و هیچگاه به مشکل برنمیخورد، اشتباه است. یک شرکت رتبهبندی یکسری مدارک برای رتبهبندی شرکت میخواهد و آنها را هم میگیرد، از لحاظ قانونی صحت آن ترازنامهها برعهده آن شرکت رتبهبندی نیست. آن شرکت، رتبهبندی را براساس آن اطلاعاتی انجام میدهد که اشکالات زیادی در آن ممکن است وجود داشته باشد. به عنوان مثال، مطالبات در محاسبات بسیار حساس است چون روی کفایت سرمایه، ارزش در معرض ریسک و توانگری مالی تاثیر میگذارد، اینکه نسبت و ترکیب مطالبات چقدر است و… مدیر شرکت از بالا رفتن نسبت مطالبات آگاه است و میتواند از بدهکاران شرکت در ازای بدهیشان چک دریافت کند، بهاینترتیب نسبت مطالبات را کاهش میدهد و اسناد دریافتی را افزایش میدهد، یعنی از یک شاخص به شاخص دیگر وارد میشود و با این کار میتواند وضعیت ترازنامه شرکت را تعدیل کند که در رتبهبندی شرکت بیتاثیر نخواهد بود.
فواید فواصل رتبهبندی این است که ممکن است رتبه شرکتی ایدابلپلاس (A++) باشد اما با گذر زمان ریسکهایی در پرتفوی بیمهای اضافه شود که در آنجا شکافی رخ داده و منجر به ورشکستگی شود. لذا کاملا روی رتبهای که شرکت به دست آورده نمیتوان تمرکز کرد. رتبهبندیها چه داخلی و منطقهای چه بینالمللی به این معنی نیست که یک شرکت هیچگاه به مشکل برنمیخورد. اگر آن اتحاد رویه در کسبوکار و گزینش ریسک را با همان روش ادامه دهد، به مشکلی برنمیخورد. اما اگر جهش ریسک داشته باشد و میزان ریسک آن شرکت افزایش داشته باشد این رتبه دیگر نماینده آن رتبه واقعی نیست و مصنوعی است. در مورد رتبهبندی داخل کشور نیز باید توجه داشت که آیا قرار است با دنیای بینالمللی بیمه مراودهای داشته باشیم؟ اگر پاسخ مثبت است، در برنامهریزیهای استراتژیکمان رتبه بینالمللی مهم و برای ما مثمر ثمر است. اما از دید من راه رسیدن به رتبه بینالمللی کسب رتبه داخلی است یعنی اول باید رتبه داخلی مناسب داشت. شرایط شرکتهای بیمه بهگونهای هستند که اگر به خارج فروشی نداشته باشند از خارج خرید دارند.
اولین گام در بازار داخلی این است که محصولات را به شرکت رتبهبندی بدهیم اول از همه آن شرکت رتبهبندی باید مستقل باشد، شرکت رتبهبندی تحت تاثیر هیجانات داخلی و پشت صحنه قرار نگیرد و بهصورت عادلانه رتبهبندی کند. بعد از این باید به چرایی انجام رتبهبندی برای شرکتهای بیمه پرداخت. اگر آن فاکتورها را به یک موازین نظارتی تغییر بدهیم که خیلی راحت هم قابلیت تغییر دارد، رتبهای که نتیجه میشود موثر نخواهد بود. وقتی شرکتی اتحاد رویه و انضباط تصمیمگیری، انضباط مالی و انضباط حرکتهای بازاری نداشته باشند مسلما در عمل رتبهبندی موفق عمل نخواهد کرد.
لازم به ذکر است که رتبهبندی هم مشکلاتی دارد و در مواردی دچار شکست میشود. وقتی میخواهیم شرکتی را رتبهبندی کنیم که دادهها و مدارک آنها استاندارد نیست و شرکتها میتوانند با آگاهی در آنها تغییر ایجاد کنند، آن رتبهبندی هم مخدوش میشود. حال سوال این است که آیا داشتن یک رتبه داخلی و بینالمللی با این مقدار تورش مفید است یا نداشتن آن؟ ما نباید انتظار داشته باشیم رتبهبندی همه مشکلات را حل کند.
وزیری : بیشتر افراد به این دلیل دنبال رتبهبندی هستند که سرمایهگذار جذب کنند مخصوصا در کشور ما یک نیاز عجیبی به وجود آمده که اگر سرمایهگذار خارجی نداشته باشیم کارمان تمام است. برای اینکه سرمایهگذار خارجی داشته باشیم حتما باید رتبهبندی خارجی داشته باشیم. تعریف درستی از خارجی نداریم. فرض کنید یک شرکت رتبهبندی در قبرس به وجود آمده است ما اصلا به این کاری نداریم کارکرد آن چیست؟ چه کیفیتی دارد؟ فقط میخواهیم بیاید و شرکتهای ما را رتبهبندی کند.
حدود ۱۲ سال پیش بحث صکوک در ایران خیلی مطرح شد. بحرین یکی از بزرگترین بازار صکوک دنیا بود. ما هم صکوک را تحت عنوان اوراق قرضه اسلامی منتشر کردیم که کاملا با صکوکی که در بحرین منتشر میشد متفاوت بود. حتی بهمنظور تامین سرمایه در بازار بحرین قصد داشتیم دانشکده مالی اسلامی را به وجود آوریم. ترکیه و قبرس کشورهای خارجی هستند که خودشان مشکلات رتبهبندی دارند که سطح پایینی دارند. اما ما عادت داریم با یک شرکت بزرگ و درست و حسابی که به ما ربطی ندارد، قرارداد ببندیم. باید از تجربیات بینالمللی دیگران قبل از اینکه در مورد رتبهبندی تصمیم بگیریم، استفاده کنیم. قبل از اینکه بخواهیم با شرکتهای بزرگ رتبهبندی کنند باید رتبهبندی مخصوص به خودمان را داشته باشیم.
*آیا رتبهبندی که بیمه مرکزی در زمینه توانگری مالی انجام میدهد کافی است؟
وزیری: شرکتهای بیمه در ایران جهت رتبهبندی نیازی نیست که به شرکتهای خارجی وابسته باشند. ما باید مانند کشورهای آسیای شرقی مدل مخصوص به خودمان را هم برای بیمه و هم برای صنعت ایجاد کرده و با نظارت دولت و با کمک شرکتهای خارجی رتبهبندی انجام دهیم.
حقیقیوند: البته بورس اوراق بهادار زمینههایی را برای تشکیل شرکتهای رتبهبندی داخلی فراهم کرده است اما درعینحال الزاماتی گذاشته که اینها حتما باید شریک خارجی هم داشته باشند. بههرحال این راهی است که شما بتوانید تشخیص دهید موسسه رتبهبندی اعتباری تا چه اندازه قابلاطمینان است.
معیارهای که برای انتخاب شرکت رتبهبندی باید در نظر داشت آن است که شرکتهای رتبهبندی اعتباری تحت نظر چه نهاد ناظری کار میکنند؟ آیا یک شرکت پاکستانی است که تحت نظر سازمان بورس و اوراق بهادار کار میکند. آیا شرکتی بینالمللی است که دفتر آن قبرس است و تحت نظارتEuropean Securities and Markets Authority کار میکند؟ و اینکه ساختار سهامداری آن به چه شکلی است؟ البته این شرکتها اگر سهام دولتی نداشته باشند و مستقل کار کند برای آنها یک مزیت محسوب میشود.
باید توجه داشت که این شرکتها چند سال است که فعالیت میکنند؟ طیف خدماتشان چطور است؟ آیا دو یا سه مدل رتبهبندی انجام میدهند؟ طیف خدماتشان به چه شکلی است. آیا مدلهای بیشتری از رتبهبندی را انجام میدهند؟ نکته مهم دیگر آن است که شرکتهای رتبهبندی معمولا دو گروه از خدمات را ارائه میدهند. یک دسته خدمات رتبهبندی را ارائه داده و دسته دیگر خدمات اشتراک (Subscription) را انجام میدهند که به مشتریهای بزرگتر که خریدار گزارشهای رتبهبندی هستند، اختصاص دارد. جنس مشتریهای این شرکتها و اینکه چه مشتریهای معتبری داشتند، مهم بود. دسترسی به این اطلاعات اگر شرکتهای شفافی باشند از طریق وبسایتشان امکانپذیر است.
آیا شرکتهای بزرگ حاضر هستند که گزارش این شرکتها را بخرند؟ اگر اینها به صورت مجموعهای در نظر گرفته شود میتواند ما را به این سمت راهنمایی کند که یک شرکت رتبهبندی اعتباری خارجی قابلاتکا است یا خیر.
طاهرفر: من هم موافقم که صرف خارجی بودن شرکتها دال بر آن نیست که ما باید به آنها اعتماد کامل داشته باشیم. خصوصا اگر شرکتهای داخلی فقط به خاطر آگاهی یافتن از وضعیت شرکت خود اقدام به اخذ گزارش رتبهبندی کنند. شرکتها معمولا به چند دلیل رتبهبندی میکنند: یا میخواهند مشتری پیدا کنند یا سرمایهگذار یا وامدهنده (Financier) پیدا کنند. برای این سه گروه از مشتریها، سرمایهگذاران و وامدهندگان آن شرکتی معتبرتر است که رتبه بالاتری دارد و بیشتر شناختهشده است. اگر شرکت شما از سه غول بزرگ دنیا در زمینه رتبهبندی، رتبه مناسبی دریافت کند همه دنیا از آن مطلع میشوند.
این رتبهبندیها دارای مدت اعتبار محدود بوده و با رخ دادن اتفاقی در شرکت، در رتبه آنها تجدیدنظر خواهد شد. برای هر شرکتی هدف از رتبهبندی باید مشخص باشد. اگر شرکت میخواهد به دید درستی از وضعیت داخلی خود برسد، شرکت رتبهبندی چندان حائز اهمیت نیست و هر شرکت مشاورمستقلی میتواند در این خصوص خدماتدهی کند. اما اگر هدف، جذب سه گروه مشتری، سرمایهگذار و وامدهنده ذکر شده باشد مراجعه به یک شرکت رتبهبندی معتبر که توانایی برآورده کردن این نیاز را داشته باشد مهم است.
دولتهای روسیه و چین به منظور مقابله با این سه غول بزرگ رتبهبندی، با توجه به تجربه قبلی آنها در حوزه بانکی و تاسیس دو بانک بریکس و توسعه زیرساخت آسیا که رقیب بانک جهانی شوند، چند سال است که در تلاش هستند. برای کاهش قدرت این سه غول رتبهبندی کشور روسیه و چین با هم متحد شده تا یک شرکت رتبهبندی بسیار بزرگ تاسیس کنند و با شرکت های رتبهبندی بزرگ رقابت کنند که تا الان هم موفق نشدهاند. لذا ضمن اینکه ما نباید کاملا به شرکتهای رتبهبندی خارجی وابسته باشیم اما اگر به دنبال سه گروه هدف ذکر شده هستیم، باید از ظرفیت و خدمات شرکتهای رتبهبندی معتبر دنیا استفاده کنیم.
ما برای مناقصههای خود ضمانتنامههایی را از شرکتهای خارجی میگیریم، جهت تایید ضمانتنامه به بانک مرکزی میرویم و بانک مرکزی هم رتبه آن بانکی که ضمانتنامه را صادر کرده است چک میکند و اگر رتبه بالایی نداشته باشد قبول نمیکند. بنابراین ما به ناچار در این مسیر گرفتار هستیم و باید با این شرکتهای رتبهبندی خارجی کنار بیایم تا زمانیکه خودمان را به درجهای برسانیم که دیگر نیازی به آنها نداشته باشیم.
*کارکردهای داخلی و خارجی رتبهبندیها چیست؟
پیکارجو: اگر شرکتی میخواهد از وضعیت مدیریتی و حاکمیتی خود باخبر شود موسساتی هستند که با ارائه مشاوره مدیریت میتوانند این نیاز را برطرف کنند چرا که در داخل کشور هم دانش آن و هم الگوی متناسب با شرایط کشور وجود دارد. اما اگر شرکت با توجه به شرایط بازاری و داشتن نیمنگاهی به مسائل جهانی میخواهد رتبهبندی داشته باشد، میتواند به شرکتهای خارجی مراجعه کند. اول از همه باید توجه داشت که گرفتن رتبهبندی برای حل کدامیک از مشکلات شرکت صورت میگیرد؟ یک شرکت بدون رتبه معادل با یک شرکت بیاعتبار نیست. پس شرکت باید بداند که اخذ این رتبه به چه اهدافی است آیا میخواهد توان رقابتی خود را بالا ببرد؟ آیا قصد دارد سرمایهگذار خارجی جدید جذب کند؟ اگر هدف از رتبهبندی ارتقای جایگاه شرکت باشد تا در بازار شناختهشده و در بازارهای خارجی نیز فعالیت داشته باشد، در صورت نداشتن رتبهبندی بدترین حالت و نرخ ریسک را برای آن در نظر میگیرند.
صرف رتبهبندی خوب است اما باید توجه داشت بعد از رتبهبندی چه کاری قرار است صورت گیرد؟ چه مسیری اصلاحی در سیستم مالکیت، جریان سرمایه و تخصیص منابع به وجود میآورد؟
وقتی که شرکتی رتبهبندی میشود این رتبهبندی باید بهطور مستمر ادامهدار و منسجم باشد یعنی نباید امروز با فیچ رتبهبندی کرد و فردا به سراغ ایامبست رفت.
وزیری: مبنای ایجاد شرکتهای رتبهبندی ما از جای درست و حسابی نمیآید. مثلا قبل از اینکه ما در ایران یک سازمان مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار مستقل داشته باشیم این کمیسیون داخل سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارد که سازمانی دولتی است. این سازمان آگهی میدهد که شرکتهای رتبهبندی برای شرکتها درست کنید. چرا بورس باید این آگهی را بدهد؟ سندیکای بیمهداران کجا است؟ به جای اینکه تشکلات صنفی به وجود بیاید یک سازمان دولتی آگهی میدهد. این یک مشکل بزرگ است. لذا رتبهبندی نباید همانند یک تصویر لحظهای از وضعیت شرکت باشد بلکه باید یک فرآیند ادامهدار و روندی باشد. معتقد هستم صنعت بیمه ایران باید بیدار شود و از این وضعیت مالی و عدم اعتمادی که دارد به وجود میآورد، بیرون بیاید. به خاطر جلب اعتماد مردم ما باید اول استقلال خودمان را اعلام کنیم و بگوییم صنعت بیمه ما مستقل است. بعد از اعلام استقلال باید قوانین مخصوص برای بیمه وجود داشته باشد. اول باید بفهمیم صنعت بیمه ایران چه رتبهای دارد. یعنی موسسه رتبهبندی از بیمه مرکزی که رگلاتور است اعتبار کسب کند. پیشنهاد من این است که یک گروه خاص درست کنند که این شرکت بیمه را از نظر کارایی بررسی کند.
حقیقیوند: به نظر من صنعت بیمه ایران برای ورود به عرصههای بینالمللی تاخیر داشته است. بههرحال ما نیاز به نظرات مستقلی داریم که شرکتهای بیمه را به صورت جامع ببینند و ارزیابی کنند و قابلاتکا هم باشند. در مورد فعالیت شرکتهای رتبهبندی اعتباری مستقل ما خلأ مقررات هم داریم. شاید لازم باشد آنها به نحوی از بیمه مرکزی اعتبارنامه دریافت کنند (Accredited). البته مقرراتی که میگویم این است که بیشتر زمینه را برای فعالیت آنها باز کنند. ما در اقتصادی تنفس میکنیم که ۹۰ درصدش دست دولت است پس حمایت بیمه مرکزی و بورس را نیاز داریم.
وزیری: اولین کاری که باید قبل از رتبهبندی صورت گیرد آن است که شرکت رتبهبندی یک مجوزی از بیمه مرکزی دریافت کند بعد از دریافت این مجوز مقررات باید وضعشده و بعد از آن فرآیند رتبهبندی شروع شود. لذا ما دو مرحله اول را انجام نداده به سراغ مرحله رتبهبندی میرویم. پیشنهاد بنده این است که بیمه مرکزی ما با مبنای خودگردانی (self-Regulation) و با تشکیل گروهی از افراد مرتبط (Peer group) یک سیستم اعتبارگذاری (Accreditation) طراحی کند تا وضعیت شرکت بیمه مانند عملکرد عملیاتی، پیشبینی و تشکیل سرمایه مشخص شود که آیا از ساختار درستی برخوردار است یا خیر که این اولین قدم محسوب میشود.
چون موضوع صحبت ما در مورد صنعت بیمه بود بهتر است بگوییم ذینفعانی که میتوانند از این گزارشهای رتبهبندی استفاده کنند چه کسانی هستند؟ قطعا مشتریان بیمهای و کارگزاران بیمهای جزو این دسته هستند، بیمهگران اتکایی هستند که برایشان مهم است ریسک شرکتی را که میپذیرند، در چه شرایطی است. ناظران بیمهای هم از این اطلاعات بینیاز نیستند. یکی از موضوعات مهم که در کاربردهای رتبهبندی بیمهای جا افتاده است این است که در بیمه وقتی وارد بازارهای مختلف دیگر میشوید به عنوان یک پیشنیاز (prerequisite) حتما لازم است رتبهبندی اعتباری داشته باشید که جهت گسترش بازار هدف و فعالیتها به آن رتبهبندی نیاز داریم.
طاهرفر: فکر میکنم درحال حاضر وضع شرکتهای بیمه ما خوب نیست هر جایی که اجبار نباشد تمایلی هم به بیمه کردن وجود ندارد. اگر شاخص را روی بیمههای عمر بگذاریم چون اجباری بر آن نیست مردم مراجعه نمیکنند یا اگر هم مراجعه کنند آنقدر اطلاعات پیچیده و غیرملموس و مبهم به مردم و خانوارها میدهیم که آنها را سردرگم کنیم لذا ما در بحث جذب مشتریان داخلی هم با مشکل مواجه هستیم.
نکته بعدی آن است که شرکتهای بیمه ما قبل از اینکه رتبهبندی شوند خودشان را بررسی کنند و بدانند که نباید انتظار رتبه خوب و مطلوبی داشته باشند. اگر انتظار رتبه خوبی را دارند باید تغییرات را اعمال کرده و شفافیت مالی را بالا ببرند. شایستهسالاری در صنعت بیمه ما امر مهمی است، صنعتی با تخصص بالا به افراد متخصص نیاز دارد. حاکمیت شرکتی باید بعد از شایستهسالاری حتما اتفاق بیافتد، در صنعت بیمه منافع سهامداران باید اولویت داشته باشد. نسبتهای سودآوری مالیشان را بررسی کنند. از مدیران مالی شایسته استفاده کنند. به اعتقاد من یکی از ضعفهای بزرگ صنعت بیمه ما آن است که ما هیچگونه نگاهی به سرمایهگذار خارجی نداشتیم و به صورت جدی وارد این حوزه نشدهایم که این خود نیاز به برنامهریزی درست و منسجمی دارد.