خوشبختی برای جای خالی
اقتصاد ناب_ برنامه هفتم توسعه حتی یک بار هم از عبارت « بیمه » استفاده نشده است چه برسد به اینکه درباره آن «موارد و چشماندازی» ترسیم شود.شاید در بادی امر برخی نسبت به این مسئله موضع منفی گرفته و انتظار داشته باشند که در برنامه مورد اشاره، بیمه نیز سهمی میداشت؛ اما نگارنده وجوه مثبت این امر را بیش از وجوه منفی آن میداند.
به گزارش اقتصادناب در سرمقاله شماره سی و هفتم بیمه داری نوین می نویسد:
در برنامه هفتم توسعه حتی یک بار هم از عبارت « بیمه » استفاده نشده است چه برسد به اینکه درباره آن «موارد و چشماندازی» ترسیم شود.
شاید در بادی امر برخی نسبت به این مسئله موضع منفی گرفته و انتظار داشته باشند که در برنامه مورد اشاره، بیمه نیز سهمی میداشت. اما نگارنده وجوه مثبت این امر را بیش از وجوه منفی آن میداند.
به چند دلیل عمده: وقتی به آمارها نگاه میکنیم سهم رشته شخص ثالث، حوادت راننده و بدنه رقمی حدود ۴۳ درصد همچنین سهم درمان و زندگی نیز به ترتیب ۲۶ و ۱۶ درصد است.
جدول بالا چند نکته در درون خود دارد اول سهم بیمه مرتبط با خودرو است که سهمی ۴۳ درصدی دارد که از این مقدار بیش از ۳۵ درصد اجباری بوده و در عین حال به سختی شخص ثالث را بتوانیم بیمهنامه فرض کنیم چون تبصرههای مرتبط با آن بهقدری زیاد است که عملا ماهیت آن را از بیمهنامه بودن به عنوان ابزاری برای پوشش ریسک دور کرده است. شاید بخش کوچکی از آن به پوشش بخشی از ریسکهای مرتبط با خودرو میپردازد. از همه مهمتر اینکه اجباری است.
بیمه درمان نیز از جمله بیمهنامههایی است که با توجه به ساختار بازار سلامت و درمان در ایران بازار پرچالشی دارد. همانطور که میدانیم بیمه سلامت در ایران برگرفته از الگوی انگلیسی است، بیمههای پایه و تامین اجتماعی برگرفته از الگوی آلمانی و بیمههای تکمیلی تعریف شده در ذیل بیمههای بازرگانی برگفته از مدل آمریکایی است. وجود سه نگاه و سیاست متفاوت و بعضا متضاد باعث شده تا در ایران بازار بیمههای تکمیلی به شدت پیچیده و وابسته باشد.
در خصوص بیمه عمر و زندگی نیست طبیعتا سیاست های مرتبط با بیمه های پایه و سلامت بر این رشته تاثیر جدی می گذارد. اگر در هند بیمه عمر به فراوانی فروخته می شود باید ساختار بازار بیمه درمان و بازنشستگی و مستمری را مطالعه کنیم.
نگاه دیگری به واقعیات
نمودار بالا روند رشد ضریب نفوذ بیمه طی ده سال گذشته را نشان میدهد. دورانی که برنامه ششم توسعه را در درون خود دارد. برنامهای که ضریب رشد ۷ درصدی را برای صنعت بیمه در نظر گرفته بود. نمودار بالا نشان میدهد طی ده سال گذشته عملا نفوذ بیمه هیچ رشدی نداشته است. و برنامهریزی دولت نیز نه تنها نتوانست کمکی به توسعه صنعت بیمه کند بلکه تنها دخالتهای دولت و اظهارنظرهای غیرکارشناسی نمایندگان مجلس و دولتی را افزایش داد.
مسئله اصلی چیست
جدول ۱ نشان میدهد که بالغ بر ۸۳ درصد از سهم فعالیتهای بیمهای حول سه رشته خودرو، درمان و عمر میچرخد که هر سه این رشتهها عملا به عنوان بخشی از اقتصاد واقعی را شامل نمیشوند. اگرچه منابع بیمه زندگی در بخشهای مختلف اقتصاد و صنعت سرمایهگذاری میشود اما ماموریت اولیه بیمههای بازرگانی پوشش ریسکهای بخش اقتصاد واقعی است.
در مجموع عملکرد تولید ناخالص داخلی کشور در نیمه نخست سال ۱۴۰۱ «با احتساب نفت» و «بدون احتساب نفت» به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵ به ترتیب به ۷۷۴۸.۹ و ۷۱۰۴.۶ هزار میلیارد ریال رسید. اگر این نسبت را معیار قرار دهیم، و فرض کنیم که صنعت بیمه در بخش حقیقی اقتصاد تنها ۲۹.۴ هزار میلیارد تومان (حقبیمههای غیر از خودرو، درمان و زندگی) تولید کرده است این به معنای ۰.۰۰۳ درصد(۳ هزارم درصد) است و طبعا عدد بسیار پایینی است. در حقیقت نقش چندانی در پوشش ریسکهای اقتصاد واقعی ندارد. اما با این حال این به معنای دخالت دولتیها نیست چون تجربه نشان داده نتیجه عکس حاصل خواهد شد.
نکته دیگر آن است که بیمه به عنوان خدمتی وابسته به اقتصاد، تابع روندهای جاری حکم بر اقتصاد است و اقتصاد نیز متاثر از سیاستهای بخش حکمرانی کشور و چنانچه شاهد حکمرانی مناسبی نباشیم لذا دومینو وار صنعت بیمه نیز متاثر خواهد شد.
با درک چنین رویکردی به نظر میرسد نخبگان صنعت باید به راهبری مناسب و انتقال تجربه و نظر، صنعت بیمه را به سمت پیشرفت هدایت کنند. در همه جوامع نقش نخبگان کلیدی است