این چالش از کجا شروع شد؟
اقتصادناب_اتفاقی که فناوری اطلاعات در صنعت بانکی رقم زد و سبب تزریق مواهب فناوری اطلاعات در صنعت بانکی شد در صنعت بیمه پرواضح است که رخ نداد. بیمه و فناوری اطلاعات در دیالوگی که با یکدیگر داشتهاند به چالش خوردهاند. اما این چالش از کجا شروع شد؟ از دید بیمهگذاران یا مشتریان بیمه، پرداخت حق بیمه هزینهای است برای پوشش امنیت در شرایط خاص. درک کلمه امنیت است که راهبر فعالیتهای بیمهای است. امنیت درمعرض خطر نبودن یا از خطر محافظتشدن تلقی میشود یا به بیان دیگر، امنیت رهایی از تردید، آزادى از اضطراب و بیمناکى و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستند است.
به گزارش اقتصادناب شرکتهای بیمهای باید بتوانند این امنیت را بین خود و جامعه تعریف کنند و بگویند برای امنیت چه چیزی میخواهند بسازند. البته فقط داشتن تعریف برای ساخت رابطه کارا بین جامعه و بیمه کافی نیست و وجود تعریف، متضمن شکلگیری امنیت نیست. بایستی برای شکلگیری این امنیت، فراگیری رخ بدهد. فراگیری به این معنا که حق دسترسی و پوشش در اختیار عموم جامعه قرار بگیرد. برای رخدادن این فراگیری، جز استفاده از فناوری اطلاعات راهی وجود ندارد.
فناوری اطلاعات به فرهنگ لغات صنعت بیمه نگاه و تلاش میکند تا تعریفی مشخص برای خود بسازد، چراکه فناوری اطلاعات از فرایند و رخداد پیروی میکند و ساختار الگوریتمی دارد. الگوریتمها در آن بهگونهای ساماندهی میشود که بتواند جمیع حالات را پوشش و بتواند پاسخی بدهد. فناوری اطلاعات وقتی میتواند دست به کار شود که دادههای ورودیاش شفاف در اختیارش قرار بگیرد و براساس آن گام بردارد.
برای مثال، فناوری اطلاعات در قدم اول باید بتواند موجودیتهای کلیدی بیمه چون Policy، Agreement و Coverage را درک کند و بتواند فرایندی بچیند تا به نیازهای شرکتهای بیمهای پاسخ بدهد. همچنین، برای اینکه بتواند خروجی مدنظر را بدهد نیاز دارد برای وضعیتهای مختلف، اطلاعات در اختیارش قرار بگیرد تا براساس سه مفهوم توسعه، مقیاسپذیری و داشتن سناریوهای مختلف، به نیازها پاسخ بدهد. در صنعت بیمه که اصولا اطلاعات از پایینترین سطح تماس با مشتریان یعنی نمایندگان و شعب، جمعآوری میشود و تجمیع اطلاعات در ستاد انجام میگیرد، بدیهی است که نیازهای نرمافزاری و سیستمهای فناوری ستاد و شعب، متفاوت ولی در یکسو است. در کنار این موارد، سایر نرمافزارها که بهصورت غیرمستقیم، نیازها و بازخوردهای مشتریان و بازار را جمعآوری و ارزیابی میکنند، رکن دیگری است که تکمیلکننده مبنای تحلیلی و طراحی برنامههای استراتژیک شرکتهای بیمه هستند.
اما چه میشود که اطلاعات جمعشده سبب بهبود در عملکرد بیمه و فراگیری نمیشود؟ به نظر چالش بیمه و فناوری اطلاعات همینجا رخ میدهد. یا در صنعت بیمه پذیرایی برای اطلاعات نیست و فرش قرمز برای آن پهن نشده یا اینکه سازوکار استفاده از اطلاعات هنوز مهیا نیست. در چنین شرایطی شرکتهای فناوری اطلاعات میتوانند «در انتظار گودو» در صنعت بیمه باشند تا راهی برای آنها باز شود. یا اینکه شرکتهای بیمه چون «دون کیشوت» به آسیابهای بادی نوظهور حمله کنند. اما راه سوم شاید واقعیتر باشد، اینکه بهجای انتظار برای تغییرات در صنعت بیمه یا چالشهای پر سروصدا با بیمه، فناوری اطلاعات با صبر و حوصله برای خود راهی طراحی کند و در گفتوگویی سازنده با همه بازیگران، زیرساختی برای رشد و نمو محیط بازار بیمه و حیات خودش در صنعت بیمه فراهم کند. طراحی این راه، تکلیف صنعت فناوری اطلاعات است، اگرچه که شاید کاملا در تخصصش نباشد.