آی تی و افزایش تعداد شرکتهای بیمه، ریسک پر خطر صنعت بیمه در ۱۴۰۰
ریسک های 1400 روی میز مدیران بیمه ای ؛
اقتصادناب_کشاورز : اگر افزایش تعداد بانکها و شرکتهای بیمهای مطابق با ظرفیت اقتصادی نباشد به سمت زیان اقتصاد کشور حرکت کردهایم./بهاری فر: ۳۳ شرکت بیمهای در صنعت بیمه فعالیت میکنند و ۲۰ شرکت بیمهای نیز برای دریافت مجوز اقدام کردهاند و زیرساخت فناوریشان در اختیار چند شرکت است و این امر بسیار خطرناک است و ریسک بالایی دارد؛ حتی نهاد ناظر و متولیان این امر هیچ فکری در رابطه با سیستم نرمافزاری بیمه نکردهاند./جعفری:نظارت باید از خود شرکتهای بیمه آغاز شود؛ اما یکی از مشکلات این است که این تفکر وجود ندارد. این امر نیز به نوبه خود بر عملکرد شرکت بیمه اثر میگذارد./دلفراز: آیتی ریسک پرخطر صنعت بیمه است که توجهی به آن نمیشود و یکی دو شرکت که متولی آی تی صنعت هستند؛ هر طور میخواهند صنعت بیمه را اداره میکنند.
به گزارش اقتصادناب ، اقتصاد دهه های اخیر بخصوص دهه ۹۰ در تنگنای بسیاری از عوامل قرار داشت. تحریم تنها یکی از این عوامل بود. و در انتها کرونا هم به همه تنگناها اضافه شد. حالا با شرایط جدید حاکم بر جهان، معادلات طبعا تفاوت خواهد کرد. درکنار تنگنا ها وریسک ها برونزای صنعت بیمه عوامل درونزایی هم وجود داشتند و دارند که مانع توسعه این صنعت شده اند که در قالب ریسک های درونزا دسته بندی می شوند،. نمونه ها کم نیستند. در عین حال نباید از یاد برد که ریسک های درونزار و برونزا کاملا در هم تنیده اند. چرا که بیمه بخشی از اکوسیستم اقتدصاد است. وقتی از اکوسیستم حرف می زنیم صحبت از اجزای زنده ای است که با هم تعامل منفی و مثبت و تبادل اطلاعات دارند. بررسی آثار مثبت و منفی تعاملات و تبادلات درونی و برونی صنعت بیمه طی چهار سال آینده موضوع میزگرد «بیمه و اقتصاد در دوران بایدن و چشم انداز ۱۴۰۴ با تاکید بر ۱۴۰۰» است.
حجت بهاری فر، مدیرعامل شرکت بیمه ما، علی جعفری، مشاور رئیس کل در امور مالی، اسماعیل دلفراز، مدیرعامل شرکت بیمه ملت و محمدرضا کشاورز، مدیرعامل شرکت بیمه دی، میهمانان میزگرد هستند. قسمت اول متن میزگرد منتشر شد قسمت دوم را با هم می خوانیم.
* آقای کشاورز در تکمیل صحبتهای قبلیتان اگر ریسکهای قابل توجه بیشتری هست اضافه کنید؛ سپس درباره ریسکهای درونزای صنعت بیمه صحبت کنید.
کشاورز: یکی از ریسکهای برونزا که مورد مهمی محسوب میشود افزایش خاموش بیماریهای روانی در سطح جامعه است این بیماری باعث چاقی، دیابت، مشکلات قلبی و عروقی و حتی مرگ و میر زودرس میشود و در نهایت افزایش هزینه بیمهگران را به دنبال دارد.
در مورد افزایش تورم و نوسان نرخ ارز، اثر تورم به صنعت بیمه سنگینتر از صنایع دیگر است؛ چون قیمت تمامشده در صنعت بیمه بعد از فروش به دست میآید؛ بنابراین اثر تورم بر صنعت بیمه پیچیده است.
در مورد ریسکهای درونزا بدین شرح میتوان اشاره کرد؛ ریسک عدم تمایز بین محصولات و خدمات شرکتهای بیمه و تمرکز بر کاهش قیمت. این معضل به طور جدی به صنعت آسیب وارد میکند و باعث میشود سرمایهگذاری کافی در توسعه محصولات و پوششهای جدید شکل نگیرد. محصولاتی که شرکتهای بیمه ارائه میکنند محصولات مشابهی هستند و دعوا و جنگ فقط بر سر نرخ و قیمت است.
ریسک دیگر منسوخ شدن روشهای فعلی در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دیتا و ارزیابی ریسک است. در روشهای سنتی به بیمهگذار فرم میدادیم و او اطلاعاتش را در آن وارد میکرد؛ ولی امروز منابع دادههای مختلف برای جمعآوری دیتا برای بیمهگذاران در حال توسعه است و شرکتهای بیمه باید بیشتر به آن توجه کنند؛ چون سرعت و حجم و عمق پردازش دیتا به اندازه چندین برابر افزایش پیدا کرده است و میتوان با الگوریتمهای خاص، ارزیابی بهتری از ریسک داشت و در نتیجه قیمت بهتری ارائه کرد.
ریسک دیگر اینکه متأسفانه صنعت بیمه عدم سرمایهگذاری کافی درباره کاوش و پردازش دادهها است. همچنین عدم چابکی ارائهکنندههای سامانههای بیمهگری از یگر ریسکهای درونزای صنعت است. برآوردهسازی نیازهای آتی بیمهگذاران مشکلی است که بعضاً با تأمینکنندهها داریم؛ به تعبیر دیگر با ریسک فناوری مواجه هستیم.
از ریسکهای دیگر منسوخ شدن مدل فعلی کسب و کار است؛ به تعبیر دیگر تحولات مهمی مانند دیجیتالی شدن کانالهای فروش و توسعه مدلهای مبتنی بر خدمات در کنار مدلهای مبتنی بر محصولات و خدمات را میتوان ارائه داد. برونسپاری فرایندها و شخصیسازی محصولات همه باعث تغییر در مدل کسب و کار میشوند. اگر صنعت بیمه سنتی رفتار کند ریسک جدی به همراه دارد؛ از جمله این ریسکها افزایش خسارتهای ساختگی و تقلبی است که حاشیه سود شرکتها را تهدید میکند؛ وقتی وخامت اقتصادی و فقر ایجاد میشود تقلبات افزایش مییابند؛ در حالی که زیرساختهای لازم برای دادهکاوی و کاوش این تقلبات در صنعت بیمه وجود ندارند.
از جمله ریسکهای دیگر عمر کوتاه مدیریت در شرکتهای بیمه است. عمر کوتاه مدیریت نه تنها بر سایر حوزههای اقتصادی تأثیر منفی میگذارد به طور مشخص از دو جهت عمده صنعت بیمه را تهدید میکند؛ اول اینکه باعث میشود مدیران خیلی به توسعه بخشهایی که نیاز به سرمایهگذاری بلندمدت دارند رو نیاورند؛ در حالی که اتفاقاً تحول دیجیتال و سرمایهگذاری روی فناوریهای نو، بلندمدت است و باید به مدیر فرصت داد. دوم ترویج رویکرد پرتفویمحوری است. مدیر با خود میگوید که بیشتر از سه سال در این شرکت نیستم و این باعث میشود خیلی به اصول مدیریت ریسک توجه نشود؛ چون تعهدات آتی است و همه او را با پرتفوی میشناسند. این عامل باعث میشود ریسکها در صنعت بیشتر شوند از طرفی مدیر جدید را با گرفتاریهای بسیاری روبهرو میکند.
* آیا افزایش تعداد شرکتهای بیمه را در شرایط فعلی ریسک تلقی میکنید؟
کشاورز: بله ریسک محسوب میشود؛ اگر افزایش تعداد بانکها و شرکتهای بیمهای مطابق با ظرفیت اقتصادی نباشد به سمت زیان اقتصاد کشور حرکت کردهایم.
* آیا بستگی به بیزینس پلن آنها ندارد؟ اگر با نوآوری همراه باشد خیلی خوب است.
کشاورز: اقتصاد ما چقدر بزرگ و چقدر ظرفیت جدید ایجاد شده است؟ تجربه نشان داده است که نوآوری وجود ندارد. وقتی میزان پرتفوی را با میزان افزایش نرخ ارز میسنجیم متوجه میشویم که میزان پرتفوی افزایش پیدا نکرده است.
* چسبندگی به بیمه شخص ثالث و بیمه درمان یکی از چالشها محسوب میشود؛ به تعبیر دیگر صنعت بیمه میتواند با نوآوری سهمهای دیگری را از بخشهایی غیر از درمان و ثالث در اقتصاد دریافت کند؛ اما این مسئله تا حد زیادی مغفول مانده است آقای بهاریفر نظرتان چیست؟
بهاریفر: قطعاً این چالش مهم صنعت بیمه است که به سادگی قابل حل نیست و همانطور که اشاره کردم نیاز به تغییرات ساختاری و بنیادی دارد. یعنی باید فصل جدیدی در نظام بیمه ایران گشوده شود. اصلاح نهادی صنعت و توسعه نهادهای اصلی و همچنین تغییرات ساختاری در بازار و اصلاح نظام رقابتی میتواند راهگشا باشد و در این بین توسعه فرهنگ بیمه نقش مهمی دارد. در ادامه باید به چند نکته اشاره کنم؛ نکته اول اینکه نباید تصور کنیم کرونا موقتی است و تصمیمگیریهای هیجانی نگیریم؛ چون در صنعت بیمه اپیدمی را بیمه نمیکنند؛ وقتی کرونا شیوع پیدا کرد تصورمان این بود که موقتی است و به مشتریانی که بیمه زندگی دارند پوشش بیمهای دادیم؛ اگر شرکتهای بیمهای آماری از خود منتشر کنند مشخص میشود که ضریب خسارت بیمههای عمر گروهی به شدت افزایش پیدا میکند. از طرفی نباید تصور کنیم کرونا تمام خواهد شد؛ بلکه ورژن آن تغییر خواهد کرد. این ویروس به آسانی و ناخواسته آمده است؛ اما به راحتی از بین ما نخواهد رفت؛ بنابراین شرکتهای بیمه باید مراقب باشند و در نرخ و شرایطشان این مسئله را در نظر بگیرند.
نکته دوم اینکه تورمی که به صورت ساختاری وجود دارد شاید ارتباطی به مسائل بینالمللی نداشته باشد؛ البته نه اینکه بیتأثیر باشد قطعاً تأثیر دارد؛ ولی جذابیت بیمههای زندگی را کاهش میدهد.
نکته سوم اینکه دولت به دلیل کسری بودجه هزینههای مازادی را به صنعت بیمه تحمیل میکند؛ اگر به بودجه سال آینده نگاه کنید متوجه میشوید که بودجه نیروی انتظامی از ۳۰۰ میلیارد تومان به ۴۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است؛ اما با توجه به اینکه عوارض بیشتری بر صنعت بیمه تحمیل خواهد شد، میتواند عملکرد صنعت بیمه را دچار مشکل کند.
با پیگیریهای متعددی که از بانک مرکزی داشتیم در جبران تعهدات ارزی هیچ کمکی به صنعت بیمه نکرده است. حق بیمه در مقابل تعهدات است؛ در حالی که حق بیمه عدد ناچیزی است و تعهدات عدد بزرگتری هستند. شرکتهای بیمهای تمایلی برای پذیرش تعهدات ارزی ندارند. در این صورت قطعاً درآمدهای ارزی کاهش مییابد؛ چون هر کسی زیر بار تعهدات ارزی برود قطعاً در تأمین ارز مشکل پیدا خواهد کرد و شرکت زیانده خواهد شد.
* شما چقدر تعهدات ارزی دارید؟
بهاریفر: بسیار ناچیز است و امروز هم سیاستی در این مورد با وجود درخواست مشتریان نداریم و با اکراه آن را میپذیریم.
نکته مهم اینکه بانک مرکزی بدون توجه به برنامه زمانبندی انتشار صورتهای مالی، نرخ تسعیر ارز را اعلام میکند؛ اما این چطور ممکن است؟ مثلاً ما صورتهای مالی شش ماهه را بستهایم و آنها را در سامانه کدال منتشر کردهایم؛ ولی بعد از آن بخشنامه صادر میشود. هر چند اعتقاد دارم که نباید از محل نرخ تسعیر ارز سود شناسایی کرد؛ ولی با فرض قبول آن، نهاد ناظر باید در این مورد یک روش و مبنای مشخص و یکسان برای صنعت بیمه تعیین و آن را بلافاصله عملیاتی کند تا از بروز مشکلات برای شرکتهای بیمه جلوگیری کند، این مشکل را در سندیکای بیمهگران نوشتیم و پاسخ آن را دریافت کردیم.
* در دور آخر پیشنهاداتی ارائه کنید تا آینده بهتری داشته باشیم.
بهاریفر: یک سری نیازهای بیمهای که در بازارهای جدید در حال شکلگیری است نویدبخش فعالیتهای خوبی در صنعت بیمه است. توجه به ارتقاء دانش بیمهای و ایجاد فرصت برای نخبگان، حرکت خوبی است که در صنعت بیمه شکل میگیرد و ما را با روشهای نوین آشنا میکند.
جنگهای قیمتی نشان میدهد که صنعت بیمه به این نتیجه رسیده است که باید به اصول بیمهگری حرفهای بازگردیم. این حرکت بسیار مثبت است و میتواند آینده صنعت بیمه را تضمین کند. با روشی که چند سال گذشته پیش رفتیم قطعاً مشکلاتی به صنعت بیمهای وارد شده است. توجه به ارتقاء زیرساختهای فناوری اطلاعات و موضوعی که دوستان اشاره کردند به نظرم اکثر شرکتهای بیمهای به این نتیجه رسیدهاند که باید سرمایهگذاری بلندمدت کنند. ۳۳ شرکت بیمهای در صنعت بیمه فعالیت میکنند و ۲۰ شرکت بیمهای نیز برای دریافت مجوز اقدام کردهاند و زیرساخت فناوریشان در اختیار چند شرکت است و این امر بسیار خطرناک است و ریسک بالایی دارد؛ حتی نهاد ناظر و متولیان این امر هیچ فکری در رابطه با سیستم نرمافزاری بیمه نکردهاند.
به نظرم تغییر پارادایم صنعت بیمه و تغییر روشهای سنتی به روشهای نوین که جدیداً اتفاق افتاده است فرصتهای پیشروی صنعت بیمه است.
نکته آخر اینکه صنعت بیمه کار تخصصی انجام میدهد. سفارشات و توسعهها و موارد خارج از بحث تخصصی به صنعت بیمه آسیب وارد میکنند؛ بنابراین باید به کارهای حرفهای خودمان بازگردیم و تأکید دارم تا زمانی که نرخ و شرایط بر اساس دانش محاسبات فنی نباشد آینده روشنی نخواهیم داشت. مدتی با نظام تعرفهای فعالیت میکردیم؛ اما به دلیل اینکه نتوانستیم خوب نظارت کنیم و به دلیل اختلافات زیادی که وجود داشت شروع به نظارت مالی کردیم. امروز نیز نظارت مالی به درستی انجام نمیگیرد و ممکن است در آینده شرکتهایی شبیه به شرکت بیمه توسعه ایجاد شوند. به نظرم فرار از نظارت مالی به سمت نظارتهای دیگر و ایجاد بازارهای جدید کارساز نخواهد بود.
تقریباً بیش از ۶۰ درصد سرمایههای کشور فاقد پوشش بیمهای هستند و وجود شرکتهای بیمهای جدید میتواند کمککننده باشد؛ اما به شرطی که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند؛ اگر با ابتکار عمل و خلاقیت و حرف نو وارد بازار صنعت بیمه شوند بسیار هم مفید است. در دورانی که جنگ قیمتی بود بیمهگذاران سود خوبی کسب کردند ولی هزینه های زیادی به بدنه صنعت وارد آمد.
مثلاً در یک مورد برای یک تعهد دو میلیارد تومان حق بیمه دریافت میشد؛ اما امروز آن دو میلیارد حق بیمه به ۱۴۹ میلیون تومان کاهش پیدا کرده است؛ چون شرکتهای بیمه مرتب در رقابت منفی با یکدیگر هستند.
به نظرم مکانیزم اکچوئریای که بیمه مرکزی در نظام تعرفهای پیاده میکرد اشتباه نبود؛ بلکه روندی که امروز در پیش گرفتهایم اشتباه است و تهدید بسیار جدیای محسوب میشود.
* آقای جعفری در کنار جمعبندی سخنانتان لطفاً به فرصتها هم اشاره کنید.
جعفری: ابتدا اشارهای به سؤال مطرحشده در مورد کاهش درآمدهای ارزی میکنم؛ سپس جمعبندی مورد نظر ارائه میشود.
درآمد ارزی یک صنعت یا یک شرکت یا یک کشور در نتیجه صادرات به دست میآید و صادرات صنعت بیمه قبول حق بیمه از کشورهای خارجی است. به نظرم از سال ۸۴ تقریباً این مدل درآمدی در ایران قطع شد و شرکتها و ذینفعان خارجی ریسکی واگذار نکردند؛ بنابراین بخشی از درآمد ارزی شرکتهای بیمه که در بخش قبولی اتکایی بود از بین رفت. بخش دیگر سرمایه ارزی یا دارایی ارزی است که منشأ آن از محل فروش بیمهنامه ارزی یا سرمایهگذاری و در کشورهای خارجی است. طبق قانون پولی و بانکی کلیه معاملات در ایران باید به ارز رایج کشور تقویم، ارزیابی و ارائه شود؛ بنابراین اکثراً بیمهنامههای ارزی که در حال حاضر فروخته میشوند به صورت ریال ارزیابی و اخذ میشوند، داد.
آییننامه سرمایهگذاریها بر اساس راهکارهای موجود در بازار موجود و تناسب ریسک آنها تدوین شده است؛ چون هدف ناظر و شورای عالی بیمه از تصویب چنین مقرراتی رعایت حقوق بیمهگذار است؛ به تعبیر دیگر با این هدف تدوین شده است که اگر اتفاقی رخ داد و شرکت بیمه مجبور شد به اینگونه سرمایهگذاریها مراجعه کند منبع در دسترسی وجود داشته باشد تا به موقع پاسخگوی تعهدات بالفعل شده باشد؛ بنابراین اگر محدودیتهایی در آییننامه وجود دارد به واسطه ریسکهای بازاری است که در سرمایهگذاری هست و به استناد چارچوب آییننامه توزیع شده است.
در یک الی دو سال اخیر با توجه به تغییرات اساسی در نرخ ارز بیمه مرکزی، برای تصویب و ارائه صورتهای مالی توسط شرکتهای بیمه تأکید میکند که معادل سود تسعیر ارز شناساییشده باید صرف پوشش خسارتهای معوق شود. همه مسئولینی که مجوز برگزاری مجمع را گرفتهاند؛ از این موضوع مطلعاند. بدین ترتیب نه مشکل مالیاتی برای شرکتهای بیمه ایجاد میشود؛ همچنین سود غیر متعارف نیز بین سهامداران توزیع نخواد شد. در نهایت اجرای این موارد از اثرات شدید مالی بر وضعیت مالی شرکتها جلوگیری خواهد کرد.
در جمعبندی صحبتهایم باید بگویم که ساختارصنعت بیمه و مقررات وضعشده مبنی بر قانون تأسیس به گونهای چیده شده است که تمام اجزای آن باید به عنوان ناظر بر حقوق بیمهگذاران عمل کند؛ اگر دقت شود یک شرکت بیمه از زمان تأسیس تا زمان انحلال، تابع این قانون است؛ مثلاً تأسیس فعالیت یک شرکت بیمه از نظر حداقل سرمایه تابع این قانون است؛ همچنین صلاحیت بیمهای و مالی افرادی که قصد اداره شرکت را دارند نیزطبق همین قانون ارزیابی میشود؛ بنابراین مسئولین علاوه بر مسئولیت شرکتداری، وظیفه رعایت حقوق بیمهگذاران را نیز دارند.
نظارت باید از خود شرکتهای بیمه آغاز شود؛ اما یکی از مشکلات این است که این تفکر وجود ندارد. این امر نیز به نوبه خود بر عملکرد شرکت بیمه اثر میگذارد.
درباره مقررات مدیریت ریسک باید بگویم که این مقررات در حال حاضر وجود دارد؛ ولی مسئولان شرکتهای بیمه باید در عمل به آن اعتقاد داشته باشند و آن را اجرا کنند. همه شرکتهای بیمه این مقررات را باید در حدی که نهاد ناظر را راضی کند؛ رعایت کنند.
آقای بهاریفر به فروش بیمهنامه به هر قیمتی اشاره کردند؛ اما باید بگویم که بسیاری از بیمهنامهها را میتوان به صورت فنی فروخت. متأسفانه و در حال حاضر این بیمهگذار است که برای شرکتهای بیمهای تعیین تکلیف میکند که چه بیمهای با چه نرخی میخواهم؛ اگر شرایط مورد نظر ایشان تأمین نشود به راحتی به سایر بیمهگران مراجعه میکند. به نظرم شرکتهای بیمه در سندیکا باید در مورد این موارد هماهنگ باشند.
با توجه به اینکه هدف اصلی از فعالیت هر شرکت بیمه ارزیابی و پذیرش ریسک است صنعت بیمه باید برای توسعه خود توجه جدی به ریسکهای نوظهور به عنوان ریسکهای جدید و در حال تکامل که طی سالهای آتی تأثیرات قابل توجهی بر کل جامعه خواهند داشت؛ داشته باشد. آیندهنگری و آماده شدن در برابر اینگونه ریسکها ضروری به نظر میرسد؛ زیرا آنها میتوانند چشمانداز جهانی ریسک را تحت تأثیر قرار دهند؛ برای این کار یک رویکرد تمرکز بر درک و شناسایی ریسکهای نوظهور است که میتواند بر رفتار و عملکرد قانونگذاران، سیاستگذاران، کسب و کارها، سرمایهگذاران و … تأثیرگذار باشد؛ همچنین کسب اطلاعات و آگاهی در مورد یک ریسک مشخص اقدام مناسبی برای آمادگی برای رویارویی با آن و لازم است صنعت بیمه در حد توان خود آمادگی برای رویارویی با اینگونه پدیدههای جدید را کسب کند. نمونههایی از اینگونه ریسکها شامل ریسکهای زیست محیطی، فناوری و هوش مصنوعی، امنیت سایبری، ریسکهای سیاسی و ریسکهای سلامتی و بیماریهای همهگیر است.
* آقای دلفراز، شما درباره آینده و چهار سال اول قرن جدید با تأکید بر ۱۴۰۰ چه پیشنهادهایی دارید؟
دلفراز: با توجه به اینکه احتمالاً مذاکرات ایران با آمریکا فرسایشی و زمانبر خواهد بود در نتیجه این شرایط و تورم رکود عمیق به همراه دارد. انتظار سرمایهگذاران ایجاد گشایش است؛ اما طبعاً در کوتاهمدت این گشایش محقق نخواهد شد. این وضعیت، فرصتها و چالشهایی برای صنعت بیمه و اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.
اگر توافقی از مذاکرات حاصل نشود تمرکز کشور به کاهش اتکا به درآمدهای نفتی ادامه خواهد یافت. بودجه بدون نفت شاید سختی داشته باشد؛ ولی در میانمدت اتفاقات مثبتی را به همراه خواهد داشت. به این ترتیب دولت با اصلاح ساختار مالیاتی از زمینههای دیگری مثل مالیات و … درآمدزایی خواهد کرد؛ البته افزایش مستمر نرخ ارز سبب اتفاقات ناخوشایندی شده و نرخ تورم و نرخ بیکاری را بالا میبرد. امروز تراز تجاری کشور با کسری مواجه است. در صنعت بیمه هم این اتفاق میافتد و این فرصتها و چالشها خود را در صنعت بیمه نیز نشان خواهند داد. این اتفاق ممکن است یک سری فرصت برای ما ایجاد کند که البته تا کنون هم ایجاد کرده است؛ فقط نباید به جنبههای منفی آن توجه کنیم.
افزایش سرمایهای که امروز برای شرکتهای بیمه اتفاق میافتد نتیجهاش ترامپیسم است؛ افزایش سرمایه شرکتهای بیمه عموماً از محل تجدید دارایی است و نتیجه آن تورم افسارگسیخته است.
نکته دیگر اینکه امکان دسترسی به بازارهای خارجی میسر نیست و امید هم نداریم که آن طرف برای ما اتفاقاتی بیفتد. ما خودمان باید کاری برای خودمان انجام دهیم و انتظار اینکه از بیرون گشایشی برای ما اتفاق بیفتد نداشته باشیم؛ البته اگر گشایشی صورت بگیرد استقبال میکنیم؛ ولی خیلی به این موضوع امیدوار نیستیم؛ اگر بتوانیم روی بحث آیتی و هوش مصنوعی و مدیریت ریسک کار کنیم؛ هم هزینههایمان را کاهش میدهد و هم دیتای درستی در اختیار شرکتهای بیمهگر قرار میگیرد که وظیفه اصلیاش اکچوئری و محاسبه ریسک است؛ ولی امروز متاسفانه همه ریسکها جنبه اتفاقی دارند و در عمل هوش مصنوعی هیچ کمکی به مدیریت ریسک نمیکند.
به نظرم اگر بر روی بیمههای خرد تمرکز کنیم، تحولی در صنعت بیمه ایجاد و باعث کاهش ریسک و افزایش ماندگاری پورتفوی میشود. آیتی ریسک پرخطر صنعت بیمه است که توجهی به آن نمیشود و یکی دو شرکت که متولی آی تی صنعت هستند؛ هر طور میخواهند صنعت بیمه را اداره میکنند.
* آقای کشاورز شما در کنار جمعبندی سخنانتان چه فرصتهایی را در افق ۱۴۰۴ پیشبینی میکنید؟
کشاورز: اگر بخواهیم به فرصتهای بیمهگری در چشمانداز ۱۴۰۴ اشاره کنیم؛ به نظرم توسعه فروش با اتکای مدلهای مبتنی بر خدمات و سرویس شاهبیت آن است. بررسیها نشان میدهد که بیزینسهای مبتنی بر خدمات در آینده افزایش خواهند یافت؛ بنابراین فرصتی برای شرکتهای بیمه ایجاد میشود؛ مثل کمکرسانی در محل حادثه یا خرابی، مشاوران آنلاین حوزه سلامت و بهداشت از طریق پلتفرم تشخیص درمان و خدمات مشاوره مرتبط با سرمایهگذاری به مشتریان و مواردی از این دست.
فرصت دیگری که در آینده به نظرم به وجود میآید؛ تمرکز بر بیمههای اشخاص با توجه به حساسیتهای ایجادشده در دوران شیوع بیماری کروناست در صورتی که ثباتی در شرایط اقتصادی کشور ایجاد شود، آحاد جامعه بیشتر به بیمههای اشخاص رو میآورند.
از فرصتهای دیگر شراکت و تملیک با استارتاپها و اینشورتکها و شرکتهایی است که پایگاه بزرگ مشتریان هستند یا کانالهای توزیع گسترده در اختیارشان قرار دارد. این هم فرصتی است که شرکتهای بیمه برای دسترسی سریعتر به بازارهای جدید از آن استفاده کنند و به محصولات و خدمات فناوریهای جدید از این طریق با توجه به پایگاه بزرگی که دارند روی میآورند و به همین ترتیب در مدل کسب و کار فعلیشان تحول ایجاد میکنند.
آثار انتخاب بایدن به ریاستجمهوری آمریکا در ایران اثر کوتاهمدت روانی دارد. معتقدم؛ در سال ۱۴۰۴ توسعه ارتباطات بینالمللی را خواهیم داشت که شراکت با بیمهگران بینالمللی به ویژه اتکایی است در صورتی که گشایش سیاسی و رفع تحریمها ایجاد شود برای صنعت بیمه فرصت است که میتواند در سه الی چهار سال آینده روی آن هم فکر کند.
صنعت بیمه باید روی انتظارات مشتریان که در حال تغییر است تمرکز کند؛ چون تجاربی برای مشتریان حاصل میشود؛ به ویژه در خردهفروشی آنلاین در صنایع دیگر. آنها خود را با صنعت بیمه مقایسه میکنند و میبینند صنعت بیمه هنوز در این زمینه توسعه پیدا نکرده است و صنعت بیمه ناچار است در مدل کسب و کاری خود تغییراتی بدهد. این هم یکی از فرصتهایی است که در آینده خواهد بود؛ به ویژه اگر بخواهیم بحث افزایش فرکانس و اصطلاحاً کیفیت تعامل مشتریان را ایجاد کنیم و تجربه خوشایندی برای مشتری شکل دهیم قاعدتاً باید به این سمت و سو حرکت کنیم.