آدرس های غلط در خصوص شرکتهای تخصصی بیمه زندگی در رسانه ها
شتر گاو پلنگ در صنعت بیمه ایران
به گزارش اقتصادناب اخیرا در برخی رسانه ها بر افزایش تعداد شرکتهای تخصصی بیمه زندگی تمرکز و از آنها با عنوان رشد قارچ گونه یاد شده است!
مثالهایی نیز از ورشکستگی بیمه های زندگی در دنیا آورده شده است.
اما آیا انتشار این تصاویر از حضور شرکتهای بیمه تخصصی که اغلب بدون استنادات در فضای عادلانه و واقعی ایران و جهان صورت می گیرد آدرس غلط دادن به ذینفعان نیست؟
آیا لیست کردن چند شرکت بیمه زندگی خارجی ورشکسته می تواند ترسیم واقعی صنعت بیمه زندگی جهان باشد؟
آدرسی غلطی که اساسا مشکلات غالب بازار بیمه ایران و اشتباهات تصمیم گیران پیشین و جدید را پوشانده و بر نقاطی دست گذاشته که نه تنها سرچشمه چالشها نبوده بلکه اگر سالها پیش تخصص در صدر امور قرار می گرفت اکنون شاهد وضعیت فعلی در صنعت بیمه ایران نبودیم.
شتر گاو پلنگ در صنعت بیمه ایران
زیر سوال بردن شرکتهای بیمه زندگی آدرس غلطی است به تصمیم گیرانی که به فکر تخصصی شدن شرکتهای بیمه هستند چرا که نگاهی کوتاه بر وضعیت بیمه های زندگی در ایران و جهان واقعیت دیگری را آشکار می کند.
اولین سوالی که مطرح می شود این است که در کدام یک از کشورهای توسعه یافته دنیا شرکت بیمه زندگی مختلط وجود دارد؟
پاسخ بدین سوال نه تنها تعیین کننده است که می تواند پایه و اساس تولید یک گزارش مستند و واقعی از بیمه های تخصصی در ایران و جهان باشد.
بررسی ها نشان می دهد، تقریبا در هیچ جای دنیا شرکت بیمه مختلط وجود ندارد و حتی در کشورهای جهان سوم مثل سریلانکا و … مهلت زمانی قرار دادند که طی دو سال شرکتها باید تصمیم بگیرند که می خواهند در شاخه زندگی فعالیت کنند یا غیر زندگی و برای فعالیت در هر شاخه ملزم شده اند که مجوزهای مستقل دریافت کنند در غیر این صورت از سوی رگولاتور با هشدار توقف فعالیت روبرو می شوند.
در همین رابطه بد نیست نگاهی به ایران بیندازیم .
در دوره دوم ریاست عبدالناصر همتی بر صنعت بیمه ایران ، وی دستورالعملی صادر کرد مبنی بر اینکه شرکتهای بیمه جدید باید تخصصی باشند و حتی زمزمه های ایجاد شد که شرکتهای بیمه ای که بر صدور رشته عمر تمرکز دارند باید ظرف مدت زمانی مشخص به دو شرکت تخصصی عمر و غیر عمر تبدیل شوند.
این دستور همتی دلایل واضحی داشت؛ اول اینکه تجربه دنیا ثابت می کرد که حضور شرکتهای جنرال در صنعت بیمه موضوعیتی ندارد چرا که بازار بیمه در دنیا به سمت تخصصی شدن می رود.
دوم اینکه تفکیک حسابهای عمر و غیر عمر که سالها در صنعت بیمه ایران و از زمان ریاست محمد ابراهیم امین بر آن تاکید می شد، عملا نا ممکن شده و به معنای واقعی به وقوع نپیوست، با حرکت در مسیر ایجاد شرکتهای تخصصی و حتی تبدیل جنرالها به دو شرکت عمر و غیر عمر عملا این هدف به تحقق نزدیک تر می شود.
چرا که عدم تفکیک حسابها در شرکتهای بیمه و دست اندازی مدیران به ذخایر عمر برای حسابهای روزمره چالش بزرگی است که صنعت بیمه ایران را تهدید می کند.
همان تهدیدی که از چشم بسیاری از رسانه ها پنهان مانده در حالیکه صنعت بیمه در بسیاری از مواقع چوب این تهدید را خورده است.
سوم اینکه بدون شک نظارت بر بیمه های تخصصی اعم از عمر و … بسیار راحت تر از نظارت بر بیمه های مختلط است.
کافی است نهاد نظارتی با سیستمهای پیش هشدار مبتنی بر ارزیابی ریسک وارد شود بدون شک تمرکز بر روند عملکردی بیمه های عمر بسیار راحت از بیمه مختلطی است که کلاف سر در گمی است هم برای بیمه گذار و هم نهاد ناظر.
اما متاسفانه این هدف همتی به تحقق نپیوست و در نهایت در زمان سلیمانی شرکتهای مختلط نیز به بهانه داشتن بیزینس پلن خاص و مبتنی بر فناوری توانستند مجوز بگیرند!
اگرچه گفته می شود، اخیرا وزیر اقتصاد بر لزوم ارائه مجوز صرفا به شرکتهای بیمه تخصصی تاکید کرده است.
تصویر واقعی تری از دنیا
بد نیست در اینجا تصویر واقعی تری از صنعت بیمه زندگی در جهان را ارائه کنیم.
با توجه به کثرت شرکتهای بیمه زندگی در آمریکا NAIC از روش خاصی برای نظارت بهره می برد به طوریکه یکسری شاخص های هوشمند مانند IRIS را طراحی کرده که سالی فقط یکبار این شاخص ها را در شرکتهای بیمه تخصصی ارزیابی می کند و شرکتهایی که خارج از دامنه این شاخص ها حرکت کردند به آنها هشدار داده و نظارت بیشتری بر آنها اعمال می کند.
بنابراین بر خلاف آنچه تصور می شود NAIC نظارت شدید و دستوری نداشته بلکه نظارتی هوشمند و شاخص محور پیاده سازی می کند که بیش ازینکه سخت و مداخله گرایانه باشد، به صورت پیش هشدار است.
با توجه به آنچه گذشت آدرس غلط گزارشهایی در خصوص وضعیت نامساعد شرکتهای بیمه زندگی در آینده در همین جاست که به جای انتقاد بر روشهای نظارتی ناظر، بر حضور شرکتهای بیمه تخصصی از جمله زندگی که استانداردهای دنیا بر آن تاکید دارد، متمرکز شده است.
از سویی آوردن مصداق هایی مانند زد و بند و اختلاس و استفاده حق بیمه در مسیرهای پرریسک و …. باید اساسا با آوردن مصداق و مستند همراه باشد زیرا کلی گویی بدون استناد روشن دردی را دوا نمی کند ضمن اینکه اگر بخواهیم از زد و بند و بکارگیری حق بیمه در راههای پر ریسک سخن به میان آوریم قطعا شرکتهای بیمه مختلط مثال گویاتری برای این اتهامات تلخ هستند چرا که فقدان تفکیک حسابها در شرکتهای مختلط خود به دستاویزی برای مدیران غیرمتعهد برای دست اندازی به منابع عمر تبدیل شده است.
در دنیا شرکتها یا زندگی هستند یا غیر زندگی این واقعیتی است که با نگاهی گذرا به صنعت بیمه جهان در می یابیم در این راستا اینکه تعدادی از شرکتهای بیمه زندگی ورشکسته دنیا را لیست کنیم در حالیکه وضعیت ایران با جهان در فضای شکلی و حتی حقوفی متفاوت است آدرس غلط دیگری به مخاطب است به این دلیل که مشاهده عمیق تر نشان می دهد که تعداد شرکتهای non life ورشکسته در جهان چه بسا بیشتر بوده است .
جنرال های ناتوان
به نظر می رسد، مدیریت نادرست بر شرکت بیمه چه زندگی و چه غیر زندگی است که عامل ورشکستگی است نه نوع فعالیت شرکت بر اساس بیمه زندگی و غیر زندگی.
از طرف دیگر دلیلی که نشان می دهد، وضعیت ایران با جهان کمتر قابل مقایسه است اینکه گذاری بر عملکرد شرکتهای بیمه زندگی و غیر زندگی در ایران نشان می دهد، شرکتهای ماده ۱۴۱، شرکتهای در مرحله ترمیم مالی، شرکتهای ناتوان در پرداخت مطالبات و ایفا تعهدات، شرکتهای جنرال هستند تا شرکتهایی که بر فروش بیمه های عمر تمرکز بیشتری دارند.
شاید این سوال مطرح شود که در حال حاضر شرکتهای بیمه زندگی عمر کوتاهی دارند و نمی توانند مورد تمرکز باشند، در پاسخ باید گفت در حال حاضر چندین شرکت در بازار فعالیت دارند که تمرکز انها بر فروش بیمه عمر است و هر کدام قابلیت تبدیل شدن به شرکت بیمه تخصصی زندگی را دارند ، حداقل عملکرد این شرکتها مطلوب بوده و در مقابل شرکتهای جنرال بودند و هستند که توانایی ایفا تعهدات را نداشتند و ندارند.
بیمه توسعه دلیل واضحی است از ناتوانی یک شرکت جنرال در ایفا تعهدات و صرف منابع حق بیمه در مسیر نادرست و پرریسک.
پس ایراد اساسی را بیش از اینکه بر پیکره شرکتهای تخصصی وارد کنیم باید بر حضور شرکتهای مختلط، مدیریت غیرحرفه ای و نهاد ناظر وارد کرد.
برای قضاوت منصفانه باید بدانیم در چه صنعتی و با چه خصوصیاتی ارزیابی علمی صورت می گیرد در این صنعت چند شرکت زندگی و شرکت غیر زندگی و چند شرکت جنرال دارد ، از میان اینها چند شرکت و در کدام حوزه(تخصصی و غیر تخصصی) ورشکست شدند یا با مشکل مواجه شدند و این اتفاقات در چه بازه زمانی بوده است این ورشکستگی ها طی بیست سال بوده یا پنجاه سال و ….
در این راستا اگر متغیرها به صورت دقیق مورد اشاره نگیرد نمی توان قضاوت فنی داشت.