نقش بی بدیل استارت تاپ ها در توسعه سهم بازار بیمه

اقتصادناب_در کشورهای توسعه یافته و صنعتی سالهاست در بخش های صنایع ، خدمات ، کشاورزی و سایر کسب و کارها استارت تاپ ها نقشی ژرف در دگرگونی ها و ایجادموج های پیشرفت و ترقی را سبب شده اند.

دایره نوآوری استارت تاپ ها از حوزه اقتصادی به حوزه های فرهنگی و اجتماعی نیز کشیده شده است.
استارتاپ ها جمود و عقب ماندگی ایجاد شده در شرکت ها و مشاغل قدیمی را شناسایی و منطبق با شرایط روز ، ایده ها ی نوآوری در محصول و روشهای جدید بازاریابی و خدمات رسانی را به صاحبان سرمایه ، مدیران و علاقمندان به ایجاد فرصت های شغلی نوین ارایه میدهند.

امروزه راه اندازی کسب و کارهای جدید و یا انجام اصلاحات در کسب و کارهای قدیمی فقط با مشاوره استارت تاپ ها صورت میپذیرد.

در واقع استارت تاپ ها مفهومی جدید از فعالیت های ,,سازمانهای تحول گرا ,,را بنیان نهاده اند و جرقه های تغییرات و به روز شدن کسب و کارهای جدید در جوامع مختلف و در نزد مدیران تصمیم ساز و تصمیم گیر جوامع پیشرو را رقم میزنند.

امروزه کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده به برکت وجود استارت تاپ ها توانسته اند از چمبره عقب ماندگی و در جا زدگی اقتصادی و رقابت های شکننده نجات پیداکنند.

استارت تاپ ها تعریف مجددی از علم بازاریابی و مدل های کسب و کارهای عصر انقلاب صنعتی چهارم را عرضه مینمایند.

بازار بیمه کشورمان سالهاست در چمبره یکنواختی و نداشتن ایده برای نوآوری و برون رفت از چالش های موجود با درجازدگی باقی مانده است .
برای اصلاح وضع موجود ، به ایده های نو و به راهکارهای نوین برای تغییر در مدل های بازاریابی و فروش ، ضرورت اجرای مدیریت ریسک درون و برون سیستم بیمه گری ، برای اصلاح رفتار سازمانی ، تحول در تامین پوشش های حمایتی و نگرش جدید به مفهوم خسارت و…نیاز دارد.

واقعیت این است که ،بالابودن ضرایب خسارت در صنعت بیمه و یا سقوط حد توانگری و ضعف عملیاتی در شرکت های بیمه فقط و فقط وابسته به ضریب بالای خسارت بیمه گذاران و یا عدم اجرای آیین نامه های مصوب شورایعالی بیمه و حتی مشکلات کلان اقتصادی کشور نیست ،بلکه مشکل صنعت بیمه کشورمان [ رویکردهای مدیریتی متحول نشده و اجرای بیمه گری با نگرش گذشته گرا در فضای متحول و پویا و رو به رشد این عصر نوین با چسبیدن محکم به تفکرات و مقررات و روش های قدیمی منسوخ شده است!!!!! ]

یک مثال عینی میزنم ：
هنوز تفکر سنتی و گذشته نگر حاضر در بازار بیمه و صنعت بیمه در ایران حفظ توانگری مالی و توانایی پرداخت خسارتها را فقط در ,,میزان حق بیمه ,, تعیین شده میبیند .!!!!!؟؟؟؟؟
صاحبان این تفکر هنوز هم در رویای بازگشت به نظام مدیریت تعرفه ای باقی مانده اند و اصلاح سود و زیان عملیات بیمه گری را نیز فقط با اعمال تعرفه و افزایش مداوم پایه حق بیمه ها میپندارد !!!!؟؟؟؟

میدانید چرا این بزرگواران هنوز درمان نارسایی های بازار بیمه را در اعمال تعرفه حق بیمه با نرخ بالا و راه حل برطرف کردن مشکل پایین بودن سرمایه شرکت های بیمه را فقط ادغام آنها میدانند؟

چون این نوع تفکرات مدیریتی هنوز آشنایی وشناختی از فعالیت ها ،روش های جدید بیمه گری و تغییرات اساسی در رویکردهای مدیریت شرکت های بیمه و تغییرات صورت پذیرفته در فرآیندهای شغلی ، سبک ها و ارزش های حاکم بر جوامع بیمه گذاران و نقش مهم ارتباطی شبکه های توزیع و تاثیر گذاری تعاملی آنها ندارند !!!!!؟؟؟؟؟

ایشان از تحول بوقوع پیوسته در فرهنگ و رفتارهای بیمه گذاران در این سالها و نیز ضرورت فرهنگ سازی #مدیریت ریسک در جامعه بیمه گذاران که سالیان سال است توسط شرکت های بیمه کشورهای توسعه یافته بعنوان یک رسالت حرفه ای انجام میشود با خبر نیستند!؟

چندی پیش در همایشی که دوستان بیمه ای برگزار نمودند شرکت کردم .یک سخنران چند بار یک جمله را تکرار کرد ：(همه تغییر کرده اند و ما هنوزتغییر نکرده ایم!؟)

آنچنان بر این جمله هراز گاهی تاکید میکرد که شنونده باور کند که پذیرفتن اصل #تغییر در فضای کسب و کارها امروزه یک ضرورت است !

تغییرات در دنیای کسب و کار، تغییرات در تولید و روشهای تولید ، تغییرات در اشتغالزایی و روشهای اشتغال ، تغییرات در مناسبات کار ، و مهمتر از همه تغییرات در مکتب ها و رویکردهای مدیریتی شرکت ها و موسسات کوچک و بزرگ رخداده و در افکار و عملکرد مدیران درکشورهای توسعه یافته و پیشرفته نهادینه شده !

 صنعت و بازار بیمه کشور ما ، نیاز مبرم و فوری به اصلاحات اساسی قوانین و آیین نامه ها و تغییرات ساختار دارد .این نیاز و ضرورت فقط و فقط با ,,ایده های نو ,, و توسط
,,کارشناسان مجرب و تحول گرای صنعت بیمه ,,یعنی استارتاپهای بازاربیمه میتواند شکل گیرد و لاغیر .